همسایه ام ریز ب ریز حرفامون و به شوهرش میگه

اصلا روزه سکوت بگیر 

هر چی هم گفت تو هیچی نگو 

همه میگن رفت و آمد نکن ولی دو واحدی خیلی بده چشم تو چشم میشید منم دو واحدیم دیوار مشترک داریم خیلی بده. بنظرم لج نکن بچه بازی در نیار منم دهه شصتم اصلا باهاش راجع به کارات و اهدافت و مریضی هیچی نگو فقط شنونده باش منم خواهرم اینطوره یه چیزی بهش بگم میزاره کف دست شوهرش دیگه شوهرش انقدر زده تو سرش خواهرت اینطوریه اونطوریه دیگه چیزی نمیگه. این همسایه شما راجع به پریودیتم میگه معلومه خط قرمز نداره نزار رفت و آمد خانوادگی پیدا کنن 

نه عزیزم 

خیلی ها به سن و سالشون نیست عقلشون هنوز بچه هست خوب و بد رو تشخیص نمیدن 

اخه مشکل اینه چیزی ام نگی باز حرف برای خبر چینی دارن..

مثلا میرن میگن شورتش فلان رنگ بود... 

وای رفتم دیدم ظرفاشو از دیشب نشیته 

فلان اهنگ رو گوش داد

موهاش ریخته بود و....

بنظرم بیشتر به ضرر خودشه.‌چون پیش شوهرش داره از یه زنه دیگه تعریف میکنه.‌و شوهرش هم مشتاق شده خونه شما رو ببینه...خطرناکه....اصلا نذار بچه ها برن خونه اونا..یا اونا بیان.بگو شوهرم نمیذاره دیگه 

ارتباطتو باهاش قطع کن . 

حرف نزن . باهاش خودش پامیشه میره .

اینکه خوبه یه خانمی از دوستان همین شهرستانی ک زندگی میکنیم میومد خونمون بهم میگف شوهرت رییس اداره س وضعش خوبه . لباس و مانتو و... اینا داری که نمیپوشی بده من اینجایی ک زندگی میکنیم ادم کم بضاعت زیادن میدم بپوشن .

منم هرچی لباس اضافه که خراب و داغون نبودن رو میشستم میدادم بهش . مثل مانتو .روسری . بلوز استین بلند . لباسای پاییزه و زمستونی که بلااستفاده بودن .

باز چند وقت بعد میومد ازم لباس میگرفت .

ی بار گفت تاپ و بلوز شلوار اینام داری بده چون لباس خونگی ندارن 😑 

گفتم اون لباسا روشوهرم اجازه نمیده 

اصرار ر که بده ندارن .بی بضاعتن و فلان 

منم ست تاپ شلوار داشتم . بلوز و اینطور چیزا داشتم حتی باورت میشه چادر مشکی ۲تا داشتم دادم بهش .

ی بار برا رنگ مو رفتم خونشون .تاپ شلوار منو تنش کرده بود 

انگار دنیا رو سرم خراب شد گفتم مگه نگفتی برا ادمای بی بضاعت میبرم .

این لباس شخصیه منه .شما با من رفت ولمد دارید . شوهرت منو میشناسه چرا لباسمو تنت کردی 

خدا بگم چیکارش کنه .اعصابم کلی داغون شد .ب همسرم نگفتم وگرنه دعوای حسابی باهام میکرد ب خاطر این موضوع .

ی بارم احمق خانوم رو بیرون دیدم مانتو شلوار و کیف و کفش ستی که داشتم با چادر مشکی طرح دار که از من بود رو پوشیده بود کامل تیپ خودم .

اونجا شوهرم دعوام کرد دیگه بهش هیچی ندادم .بهش گفتنم میگفتم لباس من رو نپوش شوهرت نامحرمه منو میشناسه من حس خوبی ندارم .عیب داره حالیش نبود . زنیکه شوهرش درامدم داشت وضعشون خوب بود ولی عقل نداشت.

بعضیا شعور رفت وامد ندارن

وای همین که اسم پروفایلت اسم خودته یعنی مقصر خودتی که همه چی رو به همه میگی🙄

چرا آخه اعتماد میکنید راحت..بعد شوهر من همش بهم میگه چرا با کسی دوست نمیشی..رفت وآمد کنیم..منم میگم من اعتماد ندارم به هیچکس

من اعتماد نمیکردم .اینا چندین سال باهامون رفت وامد داشتن .اصلا فکر نمیکردم اینقدر اسکل باشه لباس دست دو منو بخواد بپوشه.

ما ۱۰. ۱۲ساله اینجاییم باورت میشه هنوز همسایه هامون رو نمیشناسم . 

با تعداد انگشت شماری رفت و امد میکنیم.

این دیگه نوبره والا

بابا خطرناک هستن اصلنا

شاید تو یجا  از دهنت در رفت طلا داری

یا فلان چیز و خریدی 

نمیخوام تهمت بزنم ولی غریبه آن، این روزا آشنا به آشنا میزنه 

کسی. که اینقدر جزئیات بین هست تو زندگیت و اینقدر حرف ببر و بیاره

خطرناکه 

من پیش شوهرم از هیچ زنی چه مجرد چه متاهل تعریف نمیکنم کنجکاو نشه. چقدر خانم همسایه شما خنگه . 

عین خواهرمنه هرچی بهش بگی به همه دوستهاش وجاری ،هرکی که ببینه میگه ازمریضی یاخوبی میگه ،فکرکن مبل خریدم عکسشو به همه نشون داد عین ندید پدیدا آخرش چشمون زدن یخچالمون سوخت این ول کرد

حالا خودشون پولدارن،ولی کافیه مایه چیز کوچک بخریم عالم وآدم خبردارمیشن

یامثلا من کاپ قاعدگی گرفتم یا زخم دهان رحم داشتم حساب کن چقد خصوصی هست امابه همه گفت خیلی فضوله

جدیدن هم فهمیدم صدامو ضبط میکنه اگه پشت کسی حرف زدم ببره بده به طرف

هرجاهم میشینه بدآدمو میگه

برو شکرکن خواهرت نیست همسایه هست قطع رابطه کن راحت