2777
2789
عنوان

لطفاً فقط کسایی که افسردگی دارن بیان تو این تاپیک

| مشاهده متن کامل بحث + 398 بازدید | 51 پست

من سالها افسردگی دارم اوایل غمگین بودم یا گریه میکردم آدما بهم میگفتن عیب داری یا میگفتن تو فلان چیز خوب نیستی نمیتونی گدیه میکردم اما به مرور دیگه گریه نمیکردم فقط بی تفاوت شدم هرکی هرچی میگه دیگه ناراحتم نمیکنه حتی به بدترین شکل ممکن بهم توهین کردن چندتا رهگذر یا آدمای لاشی اما انگار همه جی تموم شده و کار از گریه گذشته دیگه ناراحت نیستم گریه نمیکنم سه شب هم خواب آور خوردم گذاشتم دی اکسید کربن خونه رو بگیره اما چیزیم نشد در نهایت آرامش حتی بدون قطره ای اشک یا ترس اینکارو کردم الانم اینکارو بگم خیلی ریلکس میکنم بدون گریه حتی لبخند میزنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

قران خوندن یا نماز رو امتحان کردی؟من اصلا مذهبی نیستم ولی چند وقت پیش درحالی که از غم داشتم خفه میشد ...


یه دورانی خودم رفته بودم تو این فاز ها اونم سه چهار سال و الان به شدت پشیمونم بابت اون دوران 



این کاربری دومم هست 

یه دورانی خودم رفته بودم تو این فاز ها اونم سه چهار سال و الان به شدت پشیمونم بابت اون دوران

چرا پشیمون؟

من باز یه مدت خوب پیش رفتم و هرروز نماز میخوندم و بخدا حرف میزدم ولی بعدش  ول کردم و دوباره افسردگی خیلی شدید برگشت،پشیمونم ک کاش ول نمیکردم.

چرا پشیمون؟من باز یه مدت خوب پیش رفتم و هرروز نماز میخوندم و بخدا حرف میزدم ولی بعدش ول کردم و دوبا ...

الان من دهنم رو باز کنم هرچی بخوام بگم یا دلیل پشیمانیم رو توضیح بدم از بحث افسردگی وارد بحث اعتقادی میشیم و من واقعاً حوصلش رو ندارم 


این کاربری دومم هست 

من سالها افسردگی دارم اوایل غمگین بودم یا گریه میکردم آدما بهم میگفتن عیب داری یا میگفتن تو فلان چیز ...


واقعاً حالت رو درک می‌کنم فقط من برعکس خیلی‌ گربه می‌کنم خیلی‌ عصبانی میشم

خودم همونطور که گفتم خیلی‌ افکار اینطوری دارم ولی میترسم 

تا حالا دکتر رفتی ؟


این کاربری دومم هست 

واقعاً حالت رو درک می‌کنم فقط من برعکس خیلی‌ گربه می‌کنم خیلی‌ عصبانی میشمخودم همونطور که گفتم خیلی‌ ...

نه نرفتم بنظرم جز خواب آور و اینکه بگن مشکلت رو بپذیر و به زندگیت ادامه بده بجنگ برای اهدافت و این جملات حرف جدیدی ندارن به جز اینها دنبال کمک نیستم هیچکی نمیتونه برای من کاری کنه دیگه کار از کار گذشته،اینکه عصبانی میشی و گریه میکنی یعنی امیدی بهت هست فقط باید کمکت کنن

نه نرفتم بنظرم جز خواب آور و اینکه بگن مشکلت رو بپذیر و به زندگیت ادامه بده بجنگ برای اهدافت و این ج ...

من دارو میخورم 

روانپزشک که از این چیزا نمیگه اگر بگه از مطبش فرار میکنم و دیگه نمیرم

متنفرم از حرفای انگیزشی 

ولی خب با این وجود باور دارم که هیچوقت خوب نمیشم 

باور دارم تا زندگیم اینه هیچی درست نمیشه و زندگیم هم که امیدی به تغییرش نیست 

دلم میخواد تموم شه 

خسته ام 

خیلی‌ خسته ام 

این کاربری دومم هست 

از کجا مطمئنی زندگیت تغییر نمیکنه و از کجا مطمئنی با مردن همه چی تموم میشه؟



هیچ امیدی ندارم 

زندگیم هم طوریه که حس میکنم باید معجزه بشه تا بخواد تغییر کنه هرچقدر میام منطقی نگاه کنم می‌بینم همینه و همین هم میمونه 

نمیدونم چطور حسی که دارم رو توصیف کنم 

درباره مرگ هم هیچ ایده ای ندارم 

اما می‌دونم واقعاً توان تحمل شرایط فعلیم رو هم ندارم 

دنبال راه فرارم 

نه راه نجات 

چون دیگه امیدی به نجات ندارم

این کاربری دومم هست 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز