من ۱۳ ۱۴ روز پیش با یه پسری آشنا شدم تو دانشگاه پسره خیلی رفتو اومد ک ازم آیدی گرفت خیلی بهم احترام میذاره من خیلی زدم تو ذوقش و حتی بعضی وقتا بد نگاهش کردم و اصلا ریکشنی زیادم بهش نشون نمیدم ولی اون خیلی باهام آرومه همش میگه هرچی تو بگی خیلی دستا و سرمو میبوسه خیلی زیاد امروز داشت خودشو کنترل میکرد منو نبوسه ازم اجاره گرفت و بهش گفتم نه و اونم گفت اگه تو فکر میکنی که هنوز زوده و خوشت نمیاد من نمیخوام اذیت بشی حتی دید قیافم کجو کوله شد یکم ولم کرد گفت اصلا دلم نمیخواد حس ناامنی پیشم ولی من انقدر ضربه خوردم نمیتونم درست اعتماد کنم طبق تجربه هاتون و چیزایی ک دیدید بگید چجوری باهاشش رفتار کنم و اصلا میشه بهش یکم اعتماد کنم یا نه ذهنم خیلی مشغوله ... اینم بگم ک من ۱۹ ۲۰ سالمه پسره ۲۱
فدات عزیزم شما چرا عذر بخوای اونی که باید بفهمه نمیفهمه نه عزیزم اینا ارزششو ندارن که بخوام شبمو خرا ...
من جای داداشتم آبجی، داشتم میخوندم از جواب دادن به شما ناراحت شدم ، قلب پدرشو شکسته متوجه نیست درکل پنجاه سال زندگی پدرشو با یک کلمه نابود کرده ، گفتم ادامه نده ، زندگی خودش هست خوب و بد خودش میدونه . .
فدات عزیزم شما چرا عذر بخوای اونی که باید بفهمه نمیفهمه نه عزیزم اینا ارزششو ندارن که بخوام شبمو خرا ...
من جای داداشتم آبجی، داشتم میخوندم از جواب دادن به شما ناراحت شدم ، قلب پدرشو شکسته متوجه نیست درکل پنجاه سال زندگی پدرشو با یک کلمه نابود کرده ، گفتم ادامه نده ، زندگی خودش هست خوب و بد خودش میدونه . .