واقعا منم اگه مامانم بخواد به این حرفش عمل کنه نمیبخشمش مادرم که کل اختیار زندگیه بابامو به دست گرفته .
به جز اون تا الان خیلی اذیتم کرده و ضربه ی روحی بهم زده ، هیچ کودومو نمیبخشم ، حتی باید اون دنیا جوابه کافر شدنه منم به خدا بده .
هیچوقت یادم نمیره ۱۰ ساله بودم ، بیدارم میکرد نماز صبح بخونم بعد من خوابم میومد بیدار نمیشدم میزد تو گوشم که بیدار شم .
هیچوقت یادم نمیره وقتی هیجده سالم بود و یه مانتویی خریدم که از نظرش کوتاه بود ، تا میتونست گرفت منو کتک زد ، با اینکه میتونستم منم کتکش بزنم ولی این کارو نکردم .
هر وقت مشکلی داشت کمکش کردم ، هر وقت هر کاری خواست براش انجام دادم .
ولی همیشه میگه نمیدونم چه گناهی کردم خدا این بچه ها رو به من داده نمیدونم چرا شما با ایمان نیستید .
خب تو باعث کافر شدنه منی . خدایی اولش خیلی خدا و قران و حجاب رو دوس داشتم ولی نماز صبح خوندن تو بچگی واسم سخت بود صبح زود بیدار شم ، مامانم میگفت این نمازت هیچ ارزشی پیش خدا نداره یا تند خوندی ، الان دو ساعت از اذان گذشته به موقع نیست ، تصور من از خدا یکی مثل مامانمه که من هر کاری هم واسه این خدا انجام بدم هر چه قدرم نماز بخونم و حجاب داشته باشم باز این خدا از من راضی نیست و از نظرش کمه و بازم منو عذاب میده در هر صورت واسه همین دیگه ناامید شدم واسه همین همهچیو گذاشتم کنار