من دیروز غذای موردعلاقه همسرمو پختم خودش گفت زیاد بپز امروزهم بخورم
الان تااز سرکار اومدیم دروباز کردیم مادرشوهرم درواحد رو باز کرد گفت غذا پختم بیارم برات پسرم من گفتم نه من دیروز لوبیا پلو زیاد پختم امروزم داریم گفت خب خورشت مرغ دیروزم مونده اونو چی بیارم براتون بهتر از اوبیا پلوعه که😭من هیچی نگفتم اومدم بالا شوهرم گفت نه مامان
الان در زد درو باز کردم دیدم غذا اورده میگه باشه واسه پسرم نخوره تو دلم میمونه
این کارش رو بارها تکرار کرده یوقتایی شوهرم دیرتر میاد تا میاد خونه پشت سرش پامیشه غذا میاره میگه اوردم واسه پسرم بخوره میکم خب من ناهار پختم میگه نه اینو بخوره بیشتر دوس داره
از درحد انفجار عصبانیم نمیدونم منظورش از اینکه ناهار میاره واسه پسرش چیه اصلا بااینکه میدونم من خسته وکوفته از سرکار میام وایمیستم پاگاز اشپزی کردن