من گناه زیاد کردم ولی به بعد از مرگ زیاد فکر نمیکنم ولی از اون لحظه ای که قراره جون از بدن خارج بشه مثل سگ میترسم دیشب بهش فکر کردم تپش قلب گرفتم دلشوره شدید گرفتم حالم بد شد خیلی وحشتناکه بیشتر این که نمیدونم قراره چطوری بمیرم دلیل مرگم چیه
بنظرم مرگ طبیعی از مرگ حادثه ای بهتره
ولی کاش خدا باهامون این کارو نمیکرد کاش اصلا به این دنیا نمی آورد اخه براچی
منم میترسم چون خیلی گناه کردم همش به خدا میگم فرصت بده حق هایی که ضایع کردم رو بدم بعد ببر بقیش آقا امام حسین هست ایشالله به داد این نوکرش میرسه دعا کن خدا تورو نوکر آقا کنه به خدا مادرش موقع مرگ ما میاد پشیمون فقط سعی کن خوب باشی به کسی ظلم نکنی غیبت اصلا نکنی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون مادرش هر کاری کرد، اعم از ماه ها قرص خوردن و از چهارچوب در آویزان شدن و ضربه به شکم ،ولی سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.