منم مدرسه آنلاین بود
میگفتن معلم ادبیات مون ابرو هاش خیلی زیاد و پرپشت و پیوندی هست
من تاحالا ندیده بودمش
اولین بار که رفتیم امتحان حضوری بدیم
توی راهرو، خودم تنها وایساده بودم
یهو دیدم ی خانم داره میاد که ی آبروی خیلیییییییی کلفتتت و پهنن و پیوندییییی داره ،وای بخدا انگار سیبیل بود
چنان از خودم بیخود شدم و خنده ام ترکید
بعدش تند تند سرفه کردم که بگم مثلا مریضم رفتم تو کلاس 🤣
چند روز پیش تو یه مهمونی فوق رسمی خوردم زمین و خانم کناریم تا یک ساعت خندید جوری ک اشک از چشم هاش میریخت با وجود لینکه خودم غرق خجالت بودم میدونستم اونم الان داره خجالت میکشه ولی خندش دست خودش نیست مدام میگفت ببخشید ولی کنترل نداشت
ببخشید تاپیک دختر اون فرد حذف شد مجبور شدم اینجا جواب بدم. خودم رو به خواب نزدم عزیزم. فقط از قضاوت میترسم چه فرد معروف باشه و چه غیرمعروف. امام علی میگه بین حق و باطل چهار انگشت فاصله هست. بعد دستشون رو بین گوش و چشمشون میذارن و میگن حق اونه که میبینی، باطل اونه که میشنوی.
تو دفتر مدیر داشتن سرم عربده میزدن جوری که معلما دانش اموزا میگفتن ولش کن یهویی زدم زیر خنده از دهنم پرید کفتم خیلی گوگولی میشی موقع عصبانیت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
