مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
کجا میری مگه؟سفیر یادم نمیاد ریدینگ داشتتازه از ۱۰۰ بود اون
اره خوب ماعم از صدیم
این میانترم بود
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....