2777
2789

خونوادم خیلی اذیتم میکنن

با اینکه عقدم بابام کتکم میزنه

مسئولیت کارای خونه برعهده ی منه(مامانم میره سرکار جهیزیمو زودتر بخره زودتر منو بفرسته برم چون باهام حال نمیکنه)

قراره نامزدیمون دوبرابر چیزی بشه که انتظار داشتیم

ولی اصلا دلم نمیخواد

مامان بابامو نمیبخشم، به خاطر کارایی که میکنن(نمیکنن) مجبورم به هر خواسته ای تن بدم. اگه مامان بابام پشتم بودن خودم به همسرم میگفتم دوران عقدمون طولانی شه. اما الان اون برگشته این حرفو بهم میزنه. منم چون مامان بابام ازارم میدن مجبورم مخالفت کنم(البته دلیل واقعیشو قرار نیست به همسرم بگم، دلایل دیگه میارم)

حالم از زندگیم بهم میخوره. فقط یه تار مو مونده برم خودمو پرت کنم خلاص شم.

من آغوش مامانمو ندارم. آخرین باری که بغلم کرد یادم نمیاد شاید وقتی بچه قنداقی بودم...

چقدر دلم میخواست مامانم یه آدم مهربون و گرمی باشه که بغلم بگیره تو آغوشش گریه کنم اونم بگه نگران نباش خودم پشتتم هیچیت نمیشه.... ولی حیف....

الان فقط یه آغوش گرم و نرم نیاز دارم که توش زار زار گریه کنم. مثل بچه های یتیمم مامانم حضور فیزیکی داره ولی محبتشو ندارم.

اگه بخوام جلوش گریه کنم زبونشو کج میکنه ادامو درمیاره و با حرص فحشم میده

سره صبحی انقدر گریه کردم چشمام باد کردن سرم سنگین شده. کسی خونمون نیست. بهترین زمانه خودمو خلاص کنم، بلکه آغوش مادر اصلیم برگردم...


بیچاره داره جون میکنه که جهیزیت رو آماده کنه دیگه جونی برای بوس و بغل براش نمیمونه، اون مثل مرد داره کار میکنه

قدرشناس باش

اون با کولباری از خستگی و دغدغه ی ذهنی و آینده بچهاش داره ذره ذره آب مبشه

جای تشکر گریه کن و خودکشی😐


- مقصـב آسماט است ؛ از حوالے زمین بایـב جـבا شـב .

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بیا بغلم غصه نخور زود میگذره انشالله شوهرت اقا باشه❤️‍🩹❤️‍🩹

ظاهرا نیست.... میخواد عقدمون طولانی بشه

حس میکنم اونم شک کرده به اینکه آیا به درد هم میخوریم یا نه

بیچاره داره جون میکنه که جهیزیت رو آماده کنه دیگه جونی برای بوس و بغل براش نمیمونه، اون مثل مرد داره ...

الان کار میکنه

قبلا فقط خونه بود

تنها کارش آشپزی بود همین

اونموقع چرا بغلم نکرد؟؟؟؟

الان کار میکنهقبلا فقط خونه بودتنها کارش آشپزی بود همیناونموقع چرا بغلم نکرد؟؟؟؟

تو برو بغلش کن

وقتی میاد بهش بگو خسته نباشی

سعی کن درکش کنی

باور کن تنها دغدغه اش خوشبختی توعه

- مقصـב آسماט است ؛ از حوالے زمین بایـב جـבا شـב .

ظاهرا نیست.... میخواد عقدمون طولانی بشهحس میکنم اونم شک کرده به اینکه آیا به درد هم میخوریم یا نه

کاش درس میخوندی میرفتی یه شهر دیگه دانشگاه

شوهر نمیکردی تا شرایط بهتر میشد میتونستی انتخاب عاقلانه داشته باشی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز