من این چیزا رو تجربه نکردم برا همین واسم سواله.
بخاطر دخالت ها
اذیت میکنن
من مجردم ولی بع نظرم عروس میشه کلفت و برده خاندان شوهر
ایشالا که تجربه نکنی
من خودم تجربه نکردم ولی مادرشوهرم با مادرشوهرش زندگی کرده بنده خدا من دفتر خاطراتشو که می‌خوندم (البته خودش اجازه داد که بخونم ) قشنگ می‌دیدم توش زجر کشیده
من ازدواج نکردم ولی قبول نمیکنم احتنال اینکه یهویی بیان هست احتمال شنیدن صداها بحثا و دعوا ها هست مهمون بره بیاد هر ادمی باشه نگا میکنه و گوش میکنه ولی وقتی خانواده همسر و اشنا باشن پشتت حرف در میارن من نزدیک نه فامیل نه خانواده شوهر نمیمونم
من قراره ور دل مادرشوهر جان باشم در اینده دو طبقه هست خونه😂🙂↔️
قطعا انتظار دارن توقع دارن مقایسه میکنن همه مدله هست
خانواده شوهر و خانواده خودت نداره، به طورکلی دلسوزی های زیاد که خیلیاش هم از سر دوست داشتنه باعث دخالت میشه و استقلالتو میگیره
من با خانواده خودمم حاضر نیستم تو یه ساختمون زندگی کنم چون کنترل کل زندگی و بچم از دستم در میره
خیلی بده خیلی .دردیو که کمتر حس میکنی از رفت امد باهاشون بیشتر تر تر حس میکنی چون تو یه ساختمون و نزدیکشونی تموم حرفا و کارارو سیاستاشون که اذیت میکنن میفهمی پشت چکارایی میکنن اختلاف بین زن و شوهر بیشتر و بیشتر میشه
منم که پسرم و مجرد دوست ندارم باخانواده خودم و خانومم نه‌فقط یه ساختمون که یه کوچه و محله هم دوس ندارم زندگی کنیم
ببین بعضی ها ک سلامت روان ندارن یا تو زندگی کمبود محبت چیزی داشتن انگار که هووشون باشی
همش میخام پسرشونو ازت دور کنن فک میکنن تو باعث دوریشون شدی
یا بعضیا کلا مشکل دارن از داخل
بعضی ها هم چون خودشون سختی کشیدن میخان به تو سختی بدن
در کل هر کی یجوره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
