تازه از مهمونی برگشتیم حوصلم سر رفت
دیسک کمرم اود کرده با۲۸ سال سن الان باید درد بکشم هوف
نمیدونم تو جام دراز کشیدم برقام خاموشه ولی من خوابم نمیبره با اینکه خیلی خستم
کلی قرص و دارو خوردم ظهر
همشون خواب آور بودن
ظهر خیلی زیاد خوابیدم
و الان بیدارم
مشغول صحبت با دوستان
تغذیه برای صبح پسرم و ناهار برای فردای شوهرم آماده میکردم
فکرم مشغوله...
دوشب شوهرم نبود امشبم ک اومده تو حال خوابش برد دلم میخواست الان پیشم بود
تا ظهر خواب بودم فردا هم باید برم مدرسه صبح فکر نکنم بیدار شم
خوابم نمیاد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
