همین چند روز پیش شب بود دعوا داشتیم میکردیم مثل وحشی ها آمد طرفم منم که خیلی میترسم دستمو گذاشتم رو صورتم کثافت دوتا سیلی زد با یک لگد تو زانوم شب بود منم نمیتونستم بلند بشم برم بیرون اگر میرفتم خونه مامانم درجا میگفتن وا دوتا سیلی زده ولش کن برو سر زندگیت منم جای نرفتم رفتم تو اتاقم درو بستم
من اصلا دعوا هامون رو به هیچکس نمیگم اگر اون شب کشتاریم بشه نمیگم رفتیم خونه پدر شوهرم مادر شوهرم گفت ناراحتی منم گفتم کتکم زده بجای اینکه من ناراحت باشم اون قهر کرده میگه چرا رفتی گفتی از فردا میگن این دوتا مشکل دارن باهم