بچها ما عروسمون غریبس ولی بینهایت مهربون و ساده ست دقیقا مثل خودمون خیلی خودمونیه
خیلی باهمه اعضای خانواده ما صمیمیه رفت و امدش زیاده
نصف بیشتر مهمونیا و دورهمیا فامیلمونو عروسمون پیشنهاد میده و دعوت میکنه
باز ابجیم اصلا باهاش راحت نیست
عروسمون دلش میخواد بره خونه ابجیم بچهاش با بچها ابجیم بازی کنن
ابجیم خوشش نمیاد اصلا
چندبارم من واسطه شدم گفتم داره میاد خونت
عروسمون امروز میگفت میخوام حداقل اخرهفته ها یا من برم یا اون بیاد پیشمون با بچها
ابجیم اصلاااا نمیخواد دوست نداره باهاش صمیمی شه
من این وسط چکارکنم؟
عروسمون نمیدونه که ابجیم خوشش نمیاد
و عروسمونم واقعا ادم خوش قلبیه دلم نمیخواد ناراحتش کنم