به خدا دیگه دارم دیوانه میشم
دلم میخواد سر خودمو بکوبم تو دیوار
شرایط مالیمون اصلاً خوب نیست
از طرفی خودمو خواهرام کلی درس داریم
ولی هر روز هر روز هر روز مهمون داریم
یه لشکر یه لشکر میان خونمون
اصلا آسایش نداریم!!!
تو رو خدا تو فصل درس و مدرسه انقدر مزاحم نشید
وقتی میبینی یه نفر بچه مدرسهای و دانشجو داره چرا لشکری میرید خونش؟؟ چرا میرید تا آخر شب میمونید؟
دعایی
روشی چیزی سراغ دارید که کمتر مهمون بیاد خونمون؟
دیگه آرامش و آسایش و هر چیزی که فکرشو بکنین ازمون سلب شده
دارم دیوانه میشم دیوانه دیوانه دیوانه