یه زنه همش دستش جلو همه درازه میگ کمک کن
همشم منو میبینه میگ کمک کن من خودم هیچی ندارم هی یه قرون دو قرونحساب میکنم ک پولم برا کرایه کم نیاد میرم سرکار
اینم هردفعه هرجا ببینم میچسبه بهم میگ برام یه چیزی بخر
خودم از گشنگی میخوام بمیرم پول نمیدم غذا چون ندارم و همش دارم برا کرایه میدم فقط میرم میام
اینم منو دم در میوه فروشی دید امروز خودم دلم میوه میخواست پول نداشتم
اینم چسبید بهم ک میوه بخر برام اعصابمو اینقد خورد کرد ک حدو اندازه نداشت هزار بار میگم ندارم باز میچسبه ب ادم زبون نفهمه
من باشم فرار میکنم😂
حق داری
ایرانیه
ماهم هردفعه یکجا میریم که بستنی و ذرت مکزیکی بخوریم یک گدا همیشه اونجا هست میچسبه به بقیه کمک کن و فلان کاش جمعشون کنن خیلی زشته برای بقیه مزاحمت ایجاد میکنن
کلا ذات گدا همینه اصلا رو نده و کمک نکن فردا سوار کلت میشه
یه یار با جدیت بگو ندارم خاله ول کن دگ
حالا اندازه ۱۰ تومن بهش بده
خیلی بده
اصن کار گدا هارو نمیپسندم
داداش خب اگه تنت سالمه پاشو مث من کار کن زحمت بکش پول مفت میخای
اصلا محل نده بهش گم شه بره
اره دقیقا یبار یه بچه گدا بود داشتم معجون می‌خوردم اومد گفت خاله کمک می‌کنی صد تومن بهش دادم گفتم بستنی چیزی میخوری از مغازه برات بگیرم گفت نه منم معجون میخوام موبایلش رو درآورد دیدم از مال من باکلاس تره
