به یاد درگذشتگان نزدیک و دور ... ❤
دردِ عشق و انتظار؛ دارم زان شب یادگار
در آن شب سرد پاییز، آهنگ سفر میکردی…
از رهگذری محنت خیز؛ دیدم که گذر میکردی
تو رفتی و دلم غمین شد…
قرین آه آتشین شد! از آن شبی که برنگشتی…
جهان که شادی آفرین بود؛ به چشمِ من غم آفرین شد
از آن شبی که برنگشتی…
از آن شب سردِ خزان شب ها گذشته…
داستان باده و مینا گذشته؛ روزگاری بر من تنها گذشته
چو نقش آرزو بر آبم؛ شبیه چشمه ی سرابم
از آن شبی که برنگشتی…
جهان که شادی آفرین بود؛ به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که برنگشتی…
تورج نگهبان