هیچکس رو بیشعور نمیدونستم تا اینکه چن هفته پیش یه مهمونی آشتی کنون داشتیم که شوهرم و داداشاش با هم آشتی کنن،منم باردارم و حالمم واقعا بد بود ولی همممه چی فراهم کردم،سه مدل غذا درست کردم با مخلفات ،جاریام اومدن خدایی انگار ارث باباشونو من خورده بودم در صورتی که تو قهرشون من اصلا هیچ کاره بودم و مسئله بین برادرا بود،اصلا حرمت صابخونه رو که اونقدر زحمت کشیده بود رو نگه نداشتن،موقع سلام خداحافظی اصلا نگامم نکردن و حتی یه تشکر ساده هم نکردن،خیلی بیشعورن واقعا
فقط 26 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤