سلام به همگی دوستای عزیزم ممنونم بابت پیگیری هاتون دیروز سرماخوردگی داشتم و نتونستم بیام و بهتون بگم چی گذشت دوشنبه غروب تو کافی شاپ
دیگه اکثرا منو میشناسن تو نی نی سایت من مهدیه هستم 27 سالمه و حدود دو سال پیش عمل تطبیق جنسیت انجام دادم
همونطور ه قرار بود یه مانتو صورتی یه شلوار راسته مشکی جوراب شیشه ای مشکی کفش پاشنه سه سانت مشکی همراه روسری صورتی و چادر روش پوشیدم
همراه با مادرم رفتیم یه کافی شاپی که این آقا دعوتمون کرده بود و وقتی رسیدیم این آقا و مادرشون اونجا زودتر از ما رسیده بودن اونجا
بعد از سلام و احوال پرسی قرار شد مادرا باهم صحبت کنن و ما دوتا هم روی میز دیگه با هم صحبت کنیم
در کل جلسه ی خوبی بود من خوشم اومد ازش یه در امد متوسطی داره یه خونه شصت متری تو تهرانپارس داره یه ماشین 206 داره بیمه داره و حدود سی سالش هست
حس میکنم خوشش امد اونم از من خیلی وارد جزییات نشدیم از تصحیلاتم پرسید ازین که قصد مهاجرت دارم یا نه ازین که چجور زندگی مد نظرمه و ازین که نظرم راجب بچه دار شدن چیه که بقیه رو با هم حرفهامون یکی بود تقریبا ولی ایشون راجب بچه دار شدن بهش گفتم منم دوس دارم مادر بشم ولی بیشتر دوس دارم بچه از پرورشگاه بیارم و اینا و خودم بچه دار نشم و دیگه بحث عوض شد و قرار شد پنجشنبه هفته دیگه مجددا به صرف شام بریم یه رستوران سنتی و صحبت کنیم این بار دونفره باهم
قطعا بهش میگم همه چی رو دفعه اینده ببینم خدا چی میخواد ولی در کل خوب بود جلسه ای که داشتیم یکم حس میکنم با تعجب به دست و پاهام نگاه کرد و حس کرد که شاید یکم بزرگتره از حالت عادی نمیدونم شایدم مثل همیشه الکی وسواس گرفتم ولی در کل راضی بودم