2777
2789

ما عقدیم و ایشون سربازه.یه روز شیفته یه روز خونس.روزی ک شیفته که هیچی ولی روزی ک خونس هم میره خونه خودشون ب هوای این که کار دارم وقت ندارم و...دوساله عقدم اونم اصلا نمیاد زیاد پیش من.امروز صبح زود اومد یه ربع اونم چون وسایلش اینجا بود و بعد رفت خونشون.چند روزه ندیدمش درست حسابی گریه کردم اصلا توجه نکرد و رفت.منم خط هاشو بلاک کردم نمیخوام جوابشو بدم.

واقعا نمیدونم چیکار کنم و چرا اینجوری شده

چرا بلاک کردی .باید با هم حرف بزنید .بهش بگو مشکلتو ...با بلاک که چیزی حل نمیشه

بهش خیلی گفتم ولی انگار نه انگار.خونشونم میرم اونجام احساس تنهایی میکنم با رفتاراش.خیلی باش صحبت کردم هم آروم بهش گفتم هم با ناراحتی و بحث.ولی بی فایدس.حس میکنم باید خودمو ازش دور کنم یکم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بی احساسه و فردا تو زندگی بیشتر نادیدت میگیره من شوهرم عقد بودیم سرباز بود دو روز مرخصی بود با ۹ ساعت فاصله خودشو میرسوند همشم پیش من بود الان که ازدواج کردیم دیگه مث اون موقع ها توجه نمیکنه به خواسته هام حالا شما بعدا دیگه چی میشه

بهش خیلی گفتم ولی انگار نه انگار.خونشونم میرم اونجام احساس تنهایی میکنم با رفتاراش.خیلی باش صحبت کرد ...

چقدر همدردیم . منم اولش کوتاه میمودم بااینکه نیاز به توجه داشتم . الان که زیر یه سقفیم میبینم به خانوادش بیشتر اهمیت میده

استادتغییر باش نه قربانی تقدیر                                   تیکر تولد
بی احساسه و فردا تو زندگی بیشتر نادیدت میگیره من شوهرم عقد بودیم سرباز بود دو روز مرخصی بود با ۹ ساع ...

کارای دیگش خوبه پسر بدی نیست اما توجهی که من میخوامو نداره یا خوابه یا سربازی یا خونه خودشون.پیر شدم اسن مدت 

میگن تو غذای سرباز ها کافور‌ میریزن نکنه از اونه

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز