2777
2789
عنوان

با شوهرم قهرم بگین چیکار کنم

5583 بازدید | 226 پست

من سه ساله ازدواج کردم، با عشق ازدواج کردیم خیلی شوهرم دوسم داشت .

همیشه دعوا کع میشد من سریع ازش معذرت خواهی میکردم حتی اگه مقصر نبودم،چون خیلی بهش وابسته بودم .

همیشه بهم میگفت بی عرضه ای هیچ کاری بلد نیستی بکنی ،زشتی ،تنبلی، خنگی و ... هزاران نمونه از این حرفا .

خلاصه بعد از سه سال تازه چهار پنج ماهه به خودم اومدم و متوجه شدم از بس که دم دستش بودم از بس که همش اویزونش بودم انقدر براش بی ارزش بودم و همیشه بهم گیر میدادو ایراد میگرفت و از بس که تو دعوا ها غرورمو له کرده بود دیگه به خودم اومدم و گفتم خاک تو شرت تو زنی تو که نباید انقدر بری منت کشی تهشم پست بزنه به خودت بیا 

هی خانمی : تو حق نداری به چیزای منفی فکر کنی چون تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبت . 🫂💫

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ببین گلم اگه بچه نداری حتما حتما سعی کن مستقل بشی تا اومد حرف بزنه بزن تو  دهنش مرد اگه بفهمه زن مستقله مثل خر ازش حساب میبره 

چقدر زندگی زیباتر می‌شود اگر از محبت کردن به کسانی که لیاقت نداشتن دست برداریم 

دیگه تو این پنج شیش ماه که به خودم اومدم دو بار قهر کردیم و اون دوبار ما یک ماه قهر بودیم من محلش نمیزاشتم اونم انقدر غرور داشت که نمیومد عذرخواهی کنه ولی اخرش با خنده خنده یه کاری میکرد که اشتی کنم .

الان دو هفته هست با هم قهریم این بار تو دعوا بهم گفت لاش.ی منم بهش گفتم لاش.ی بودن از هیکل تو میریزه که هر بار یه دختر زیر پات میخوابوندی اقا عصبی اومد منو زد دوباره گفت لاش.ی منم گفتم حق داری من لاشیم اگه لاشی نبودم زن تو نبودم من چون با تو خوابیدم لاش.ی شدم خلاصه دعوامون خیلی خیلی بد بود و اون مقصر بود منم برای اولین بار جامو جدا کردم و با دخترم تو اتاق میخوابم الان تقریبا دو هفته هست قهریم و من تو اتاق میخوابم .

دیشب اومد با خنده خنده منو داشت تخریب میکرد بهم میگفت تو تو این خونه فقط نوکر منی منم خندیدم گفتم منم تورو به عنوان غلام میبینم که برام پول میاره تو خونه ،دوباره گفت من اگه نگهت داشتم به خاطر دخترمه منم گفتم تو دخترتو نمیتونی یه دیقه تحمل کنی همش بهم میگی بیا این بچرو بگیر اعصاب ندارم حالا چرا زر مفت میزنی اتفاق اون کسی که تو این زندگیه کوفتی به زور و به خاطر بچش موندن منم یهو گفت خب پس خودت بورو خونه بابات بچتن ببر گفتم معلوم نیس با کی ریختی رو هم که هم اخلاقت عوض شده هم مدام دنبال دعوایی حالاهم میخوای بچتو هم بفرسی بره یهو خندید گفت با یکی دوست شدم ماشینم داره میخوای بهش بگم بیاد زیرت بگیره گفتم ماشینش چیه گفت خط 11 بعد خندید،منم خندیدم گفتم دور تو پر از دختر جند.ه هست ازت بعید نیس با یکیش تبانی کرده باشی دوباره خندید منم خندیدم گفتم تا زمانی که خودت نری درخواست طلاق بدی من از این خونه تکون نمیخورم کم سر این زندگیو خونه زجر نکشیدم که حالا بخوای با یه جن.ده دیگه توش زندگی کنی باز خندید منم خندیدم گفتم نگاه پا رو دم من نزار من خیلی وقته دیگه چیزی به اسم عشق تو قلبم ندارم خودتم توجه کنی میتونی بفهمی تو این چند ماه من نه مثل قبل بغلت میکردم نه مثل قبل بوست میکردم نه مثل قبل ازت معذرت خواهی میکردم حتی توجه کرده باشی میتونی ببینی من حتی با تو توی رابطه به اوج نمیرسیدم ولی تچعه خر نفهمیدی .یهو حس کردم بدجور شکست سرشو انداخت پایین و دیگه هیچی نگفت و ادامه نداد .

اخه من تو رابطه زناشویی خیلی گرم بودم خیلیا ولی تو این چند بار اصلا به اوج نرسیدم چون خیلی ازش تو دلم ناراحت بودم و رابطه هیچ لذتی برام نداشت 


هی خانمی : تو حق نداری به چیزای منفی فکر کنی چون تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبت . 🫂💫

بزارید بنویسم بعد جوابتونو میدم دورتون بگردم خیلی دلم پره فقط میخوام خالی شم.

خلاصه من با مادر شوهرم قهرم اونام طبقه پایینن 

صبی پدر شوهرم صدام زد گفت غذا درس نکن دیشب ما به شوهرت گفتیم ناهار بیاین پایین اونم قبول کرده ،منم اومده بهش پیام دادم گفتم چرا به من نگفتی گفت من قبول نکردم گفتم نمیخواد درس کنی ممنون ، گفتم خب اشتباه متوجه شده بهش بگو درس نکنه داره درس میکنه ، یهو باز بحثو ادامه داد بحث بالا گرفت گفت من میرم پایین توهم باید بیای گفتم خودتو دخترت برین من پامم نمیزارم خودم دارم برای خودم ناهار درس میکنم .

گفت به درک و گور سیاه که نمیای میخوام نیای منم گفتم عقده ای بازیاتو بزار کنار نفهم ،یهو پیام داد یه کاری نکن ببرمت بزارمت جلو خونه بابات اعصابتو ندارم حوصلتو ندارم منم گفتم خونه بابای خودت نزدیک تره نظرت چیه من ببرمت بزارمت خونه بابات یهو گفت حدیث بس کن به خدا اعصاب ندارم یه کاری دست خودمو خودت میدم 

هی خانمی : تو حق نداری به چیزای منفی فکر کنی چون تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبت . 🫂💫

شوهر منم بهم خنگ میگه ولی زشت بگه پارش میکنم میزنم تو دهنش چرا نزدی دهنش

چون همیشه بهم میگه زشت ولی انقدر قشنگم که از خودش سر ترم از دقش میگه منم میزارم بگه تا اروم بشه عقده اییه

هی خانمی : تو حق نداری به چیزای منفی فکر کنی چون تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبت . 🫂💫

آفرین.محلش نده ببین چه غلطی میخواد بکنه؟

اره دقیقا منتظر وایسادم ببینم تا کجا میتونه تحمل کنه 

هی خانمی : تو حق نداری به چیزای منفی فکر کنی چون تو از جنس خدایی و خدا سرشار از انرژی مثبت . 🫂💫

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792