دیگه تو این پنج شیش ماه که به خودم اومدم دو بار قهر کردیم و اون دوبار ما یک ماه قهر بودیم من محلش نمیزاشتم اونم انقدر غرور داشت که نمیومد عذرخواهی کنه ولی اخرش با خنده خنده یه کاری میکرد که اشتی کنم .
الان دو هفته هست با هم قهریم این بار تو دعوا بهم گفت لاش.ی منم بهش گفتم لاش.ی بودن از هیکل تو میریزه که هر بار یه دختر زیر پات میخوابوندی اقا عصبی اومد منو زد دوباره گفت لاش.ی منم گفتم حق داری من لاشیم اگه لاشی نبودم زن تو نبودم من چون با تو خوابیدم لاش.ی شدم خلاصه دعوامون خیلی خیلی بد بود و اون مقصر بود منم برای اولین بار جامو جدا کردم و با دخترم تو اتاق میخوابم الان تقریبا دو هفته هست قهریم و من تو اتاق میخوابم .
دیشب اومد با خنده خنده منو داشت تخریب میکرد بهم میگفت تو تو این خونه فقط نوکر منی منم خندیدم گفتم منم تورو به عنوان غلام میبینم که برام پول میاره تو خونه ،دوباره گفت من اگه نگهت داشتم به خاطر دخترمه منم گفتم تو دخترتو نمیتونی یه دیقه تحمل کنی همش بهم میگی بیا این بچرو بگیر اعصاب ندارم حالا چرا زر مفت میزنی اتفاق اون کسی که تو این زندگیه کوفتی به زور و به خاطر بچش موندن منم یهو گفت خب پس خودت بورو خونه بابات بچتن ببر گفتم معلوم نیس با کی ریختی رو هم که هم اخلاقت عوض شده هم مدام دنبال دعوایی حالاهم میخوای بچتو هم بفرسی بره یهو خندید گفت با یکی دوست شدم ماشینم داره میخوای بهش بگم بیاد زیرت بگیره گفتم ماشینش چیه گفت خط 11 بعد خندید،منم خندیدم گفتم دور تو پر از دختر جند.ه هست ازت بعید نیس با یکیش تبانی کرده باشی دوباره خندید منم خندیدم گفتم تا زمانی که خودت نری درخواست طلاق بدی من از این خونه تکون نمیخورم کم سر این زندگیو خونه زجر نکشیدم که حالا بخوای با یه جن.ده دیگه توش زندگی کنی باز خندید منم خندیدم گفتم نگاه پا رو دم من نزار من خیلی وقته دیگه چیزی به اسم عشق تو قلبم ندارم خودتم توجه کنی میتونی بفهمی تو این چند ماه من نه مثل قبل بغلت میکردم نه مثل قبل بوست میکردم نه مثل قبل ازت معذرت خواهی میکردم حتی توجه کرده باشی میتونی ببینی من حتی با تو توی رابطه به اوج نمیرسیدم ولی تچعه خر نفهمیدی .یهو حس کردم بدجور شکست سرشو انداخت پایین و دیگه هیچی نگفت و ادامه نداد .
اخه من تو رابطه زناشویی خیلی گرم بودم خیلیا ولی تو این چند بار اصلا به اوج نرسیدم چون خیلی ازش تو دلم ناراحت بودم و رابطه هیچ لذتی برام نداشت