الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
پسر من میگفت بشین رو پله ها اونم کجا بیرون مدرسه گفتم باشه
به معلمشون سپرده بودم بگه من بیرون رو پله ها نشستم 😐
ولی خواهرزادم از استرس هر روز استفراغ میکنه
❤❤خدایا شکر که هوامو داری یکم بیشترتر هوامو داشته باش بتونم مغز و روان و قلبم رو سروسامان بدم❤❤اگه نظرات ما با شما فرق داره چون اثر انگشت ما با شما متفاوته ؛ پس قرار نیست بخاطر عقایدی که آسیبی به همدیگه نمیرسونه باهم جنگ و جدل و بحث کنیم
پسرمنم اینجوری بود خداخیرش بده معلمش بهش گفت ازاین به بعد تو مربی ورزش بچه ها هستی براش کارت مربی هم با مقوا ساخت صبح که میرفتیم کارت ومیزد به سینه اش وسوت ومینداخت گردنش بهش میگفت کلاسمون تموم شد میریم ورزش تو باید بری توپ وازدفتر بیاری بچه های تیمت وانتخاب کنی وبازی بچه ها رو کنترل کنی هرکی خطا کرد سوت بزنی به همین ترفند پسرم اول صبح با ذوق وشوق میرفت مدرسه ولی باعث اعتراض یک سری مادرا شد که بچه هامون هم میخوان مربی بشن
دخترم منم اینطوری بود یکسال پیش دبستانی سرکلاس نشستم روز آخر بهم اجازه داد برم توی حیاط که دیگه فایده نداشت روز آخر بود کلاس اولم۱۰روز اذیت کرد ولی معلمش خیلی فهمیده و مهربون بود عادتش داد به کلاس دیگه تموم شد ولی خودم سختم بود تا از مدرسه بیاد دلتنگش میشدم این دلبستگی بین مادر و فرزند هست صبوری کن نه اول نفری نه آخرین نفری که بچس وابستس
دخترم ما خیلی منتظرت بودیم مخصوصا خواهرت ولی تو پیش خدا رو دوست داشتی هیچوقت اون روی ماهت رو فراموش نمیکنم😔
عزیزم شما قبل از این باید کم کم وابستگی بچه رو ب خودت کممیکردی ! مثلا جای خوابش اکه پیش شماست کنار پدرش بندازی .اگه همیشه با شما پارک میره چند وقت خودتو مشغول کنی یا ب مریضی بزنی و پدرش اورو پارک و بیرون ببره .تو خونه بیشتر اینکه با شما وقت بذاره باید با پدرش بازی کنه . وابستگی بچه ها ب پدر با توجه ب اینکه پدر ساعاتی رو مجبوره بیرون باشه خیلی کمتره تا مادری که همیشه دم دستش هست . الان صبوری کن... هر روز که میبریش اومدی خونه باهاش حرف بزن که مثلا چند روز دیگه که اومدم بعدش میام تو رو میذارم و خودم میام ناهار درست میکنم ظهر مثل مامانای دیگه میام دنبالت . فقط باید با آرامش این حرفا رو بزنی .هر چی هم مخالفت کرد باز یک ساعت بعد همین حرفو بگو تا تلقین بشه بهش . بعد از چند وقت با همکاری مدیرو معلمش ی روز که بردیش هماهنگ کن موقع رفتنت دورش رو بگیرن و باهاش بازی کنن تا حواسش پرت بشه شما دو ساعتی برو خونه .قبل از تعطیلی مدرسه هم برو دنبالش .فقط سختیش همین روزه از روز بعدش دیگه اعتماد میکنه و می مونه. بچه من اینطوری موند بالاخره
میگن روز قیامت نی نی یارا رو میارن ب صف میکنن ازشون میپرسن ب کدامین گناه این کاربری رو میترکوندین ؟! اونوقت من قیامت ب پا میکنم 😕😏😄