یه ۶ و نیم ساله یه ۲ و نیم ساله دارم
خیلی کثیف کاری میکنن .خرابکاری میکنن
خسته شدم
هنش میگم نزنم عقده ای نشن
ولی دیگه خسته شدم
کار خوبی میکنی
یک هفته ست بزرگه کیک صنعتی برده مدرسه گفتم دیگه بسه بدار خودم کیک بپزم
آرد رو گذاشتم رو کانتر جایی که دست کوچیکه نرسه تا هم دمای محیط بشه
رفتم دستشویی ۳۰ ثانیه بعد برگشتم دیدم اشپزخونه ترکیده
اگه کوچیکه کرده بود حرف نداشتم ولی بزرگه آرد رو برداشته میگه میخواستم بازی کنم
اگه نمی زنی ولی جیغ می زنی بازم عقده ای می شن
سعی کن ببریشون بیرون یا بفرستی مهد
انقد خودمو زدم
اولین بارشم نبود
دفعه پیش خونه رو ترکونده بود انقد باهاش حرف زدم
ولی خسته شدم دو ساعت اون دقعه باهاش حرف نزدم تا بفهمه ناراحتم این دفعه باز تکرار کرد
حیاط رو کندیم نمیتونم لباس پهن کنم بند رخت رو اوردم تو خونه لباس خیسا رو میریزن زمین
اتاقشونو اتاق تکونی کردم برق میزد
پشت سرم همه لباساشونو تو کل خونه پخش کردن
دیگه دست و کمر ندارم
ازمنی که مادر5تا بچم میگم صبرکن سخت نگیر اعصابت داغون میشه با زدن هم درست نمیشه الان خونم رو ببینی بازارشامه اینقد خسته ام که ظرفای شامم نشستم خاموشی زدم که بخابن
خدا به شوهرتون عقل بده به شما صبر
والا مهد میرن هم کارشون کم نمیشه فقط یکم کمتر هستن
نهایتا توصیه ام اینه
اونا تا کثیف کاری نکنن نمی تونن دستشونو کنترل کنن باید باهاشون تمرین کنین و تحمل
اعصاب فولاد می خواد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
