چی گفتین
خیلی خجالت کشیدین درسته؟
کرد
مادرم میزد
نه پدرم صحبت نکردتازه ماباهاش صحبت کردیم
نه گفتم نه
و کتک خوردم سر هر خاستگار
و به زور شوهرم دادن
و نتیجه طلاق گرفتم
ما در حال آشنایی بودیم بابام اومد پرسید دوسش داری
نه چون منتظر بودیم بگه بعله
خیلیییی
حتی شوهرم ی بار زنگ زد ب بابام ک میخام ببینمتون
رفت پیش بابام ک راضیش کنه
می خواستم اب بشم برم تو زمین، ولی الان فکر نمیکنم اینجوری باشه
هیچی گفتم راضی نیستم گفت مهم نیست گفتم خودم رو میکشم گفت به جهنم من راضی باشم کافیه
بابام‌حرف نزد
من زورکی حرف زدم
جوابمو نداد پشت کرد
من مادرم همیشه میگه فلان خواستگار داری منم میگم رد کن اصلا به صحبت بیشتر نمیرسه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
