یبار سر منم اومده همچین موردی
عموم اینا گیر دادن باید بیان خونه ما شام
شوهرمم اصلا و ابدا نرفت که نرفت منم نمیخواستم برم چون خصلت های بدی دارن
اونقد اذیت کردن و همه گیر دادن باید برین
شوهرم سساک هامونو جمع کرد گفت پاسو برگردیم خونه خودمون اینا انگار درک ندارن نمیخوایم بریم خب
تازه به بقیه هم برخورده بود
آقا وقتی یکی صد بار میگه نمیرم یا نمیام درک کنین مگه زوره