مخصوصا آقایون بخونن نظر بدن
۳۱ سالشه ۶ماهه عقد کردیم سنتی بودیم
به گوشمون رسیده فامیلاش هروقت درمورد ازدواجشحرف میزدن ناراحت میشد و جمعشونو ترک میکرد و قصد ازدواج نداشت اصلا
اون زمانی هم که قبول کرد سنتی با کسی آشنا شه به اصرار مادرش قبول کرده اونم با اکراه
و خب وقتی منو دیده بود کاملا ازم خوشش اومده بود
پلی لیستش آهنگ غمگین زیاد داره(شاد هم داره ها ولی غمگیناش مربوط به پلی لیستای قدیمی ترشه)
و با پلی شدن اهنگ غمگین چشماش پر میشد و کاملا سکوت میکرد و تو فکر میرفت وقتی به روش میاوردم گارد میگرفت کاملا
یا بعضی وقتا میومد بغلم چشماش پر میشد
یا درمورد رفتن سر زندگیمون حرف میزدیم هردفعه میگفت یه سال دیگه میریم خونمون
یا میپرسیدم خونمون چه شکلیه اطلاعات کلی میداد بهم جزئیات نمیگفت
ولی جدیدا یه طوریش شده، پول دوبرابر ریخت تو حسابم گفت برو آرایشگاه هرطور دوس داری موهاتو رنگ کن، خودش اومد دنبالم از الان رفتیم نصف خریدای یلدامو انجام دادیم اونم از شهر دیگه و مارکای نسبتا خوبی خریدیم
یا اینکه اولین بار گوشیشو داد به من نگه دارم بره دسشویی، درحالیکه قبلا اینکارو نمیکرد
یا برمیگرده میگه وقتی خوشحالت میکنم خیلی بهم میچسبه، بیشتر نازمو میکشه و بیشتر قربون صدقم میره
یا خودش کرونا گرفته بود منم صدام گرفته بود خودش داوطلبانه رفت برام دارو گرفت آورد داد اونم با موتور اونم وقتی که خودش سرگیجه داشت
حمایتای پدرانه داره، وقتی با موتور میریم بیرون لباس گرمشو و کلاهشو میده به من، یا همش میپرسه غذا خوردی؟ داروتو خوردی؟ شب خوب خوابیدی؟ فلان جا رفتیم خوش گذشت بهت؟ فلان کارمو دوس داشتی؟
حس میکنم قبلا شکست عشقی خورده، جدیدا فراموشش کرده و داره عاشق من میشه (البته برام مهم نیستا فقط عجیبه)
برام عجیبه نمیدونم شما نظرتون چیه؟