خیلی عاشقانه نامزد کردیم یه سره پیش من بود میگفت نمیتونم ازت جداشم وقتی خواب بودم یواشکیدازم عکس میگرفت و از اینکارا فک میکردم خیلی عاشقمه قسم میخوردم ب اسمش
چندهفته بعد عقدمون دیدم نصف شب وقتی من فکر میکردم خوابه به یکی دیگه پیامهای عاشقانه داده بود وقتهایی که پیش من بود به اون دختره زده بود سرکارم خیلی سرم شلوغه واست جبران میکنم و....🫠🫠
بعد اینکه فهمید پیامهارو دیدم گفت واسه دوستمه و یه جوری طلبکارانه و با عصبانیت برخورد کرد ک انگار من خیانت کردم حتی عذر خواهیم نکرد قهرکرد رفت و اصلا نذاشت ک پیگیر شم