2777
2789
عنوان

بعد از جدایی یه حسایی اذیتم میکنه

271 بازدید | 25 پست

توی مراحل جدایی هستیم ، من خونه پدرمم ، اونم خونه ی پدرش .

رابطه مون فوق سمی بود .

من سعی میکردم همه چی تموم باشم برای همسرم . از لحاظ غذا ، مرتب بودن ، بهداشت ، رسیدگی به خودم ، لباسای قشنگ میپوشیدم ، بیشتر وقتا اسپند یا عود روشن میکردم .

ولی شوهرم سر چیزای بیخودی کتکم میزد و تحقیرم میکرد .

وضع مالی خانوادگیمون تقریبا یکیه ، همیشه میگفت تو منو بخاطر پولم میخوای .

یا معذرت میخوام تو رابطه خودم رو جوری نشون میدادم که تقریبا مشتاقم ، یجوری بعدش نگام میکرد انگار منت سرم گذاشته .

آخرشم از خونه بیرونم کرد . جریانش خیلی طولانی یه .

ولی کلا از درون پوچ شدم ، حس میکنم همه ی مردا عوضین .

همیشه میگم چرا انقدر تلاش کردم و شوهرم قدرمو ندونست؟

هر زنی از اطرافیان منو میبینه طعنه میزنن میگن سیاست نداشتی!

آخه متوجه نیستم ، سیاست در برابر شوهری که ساعت ۲ شب میندازتت تو کوچه ، چیه؟


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سر چی دعوا راه مینداخت؟ بعضی مردا کلا بیرون خونه شاد و شنگول و موجهن داخل خونه وحشین.. انگار نسبت به ...

سر چیزای بیخودی .

یبار میگفت نمیخوامت ، انتخاب خانواده م بودی .

یبار میگفت تو منو بخاطر پولم میخوای 

عزیزم حرفای بقیه رو اهمیت نده اونا تجربه های خودشون رو از زندگی دارن و نگرشهای گاها قدیمی 

مغز ما جوریه که وقتی یه تجربه بد داره اونو تعمیم میده که همه بدن 

به خودت زمان بده تا اسیبی که دیدی ترمیم بشه 

عزیزم، حس پوچیت و سوالت که "چرا قدرمو ندونست؟" صدای اون بخش زخم‌خورده‌ی وجودته که همه تلاشش رو کرد تا با "کامل بودن" عشق و امنیت رو بگیره، اما در جوابش تحقیر و طرد شد. تو ناخودآگاه فکر می‌کردی اگه بی‌نقص باشی، دیگه دلیلی برای آزار دیدن باقی نمی‌مونه، ولی اون آدم اصلاً دنبال قدردانی نبود، بلکه دنبال تخلیه‌ی خشونت و عقده‌های درونی خودش روی تو بود. 

و این فکرت که "همه مردا عوضی‌ان" یه سپر دفاعیه تا دوباره به کسی اعتماد نکنی و آسیب نبینی، چون ذهنت الگوی "تلاش = درد" رو ساخته.

و اونایی که از "سیاست" درباره شما حرف می‌زنن، معنای سوءاستفاده و خشونت رو درک نمی‌کنن؛ هیچ سیاستی در برابر کسی که دنبال بهانه‌ای برای آزار دادنه، جواب نمیده.

سر چیزای بیخودی .یبار میگفت نمیخوامت ، انتخاب خانواده م بودی .یبار میگفت تو منو بخاطر پولم میخوای

بهونه تراشی می‌کرده. اینجور آدما یا تکلیفشون با خودشون مشخص نیست نمیدونن هدفشون از ازدواج چی بوده یا طرفو دوست ندارن و یکی دیگه رو دوست دارن.

عزیزم، حس پوچیت و سوالت که "چرا قدرمو ندونست؟" صدای اون بخش زخم‌خورده‌ی وجودته که همه تلاشش رو کرد ت ...

چقدر خوب من رو درک میکنین .

آره واقعا همینه .

من فقط بهش خوبی کردم ، اون فقط لهم کرد 

بعد جدایی از ی ادم فوق سمی طبیعیه حس پوچی ب خودت زمان بده حرف بقیم برات مهم نباشه درستع هرچیم بگی مهم نیست. بازم یکم بهت برمیخوره و ناراحت میشی 

ولی هیچ کس جایی تو نبوده و زجر نکشیده و تلاش نکرده

سر چیزای بیخودی .یبار میگفت نمیخوامت ، انتخاب خانواده م بودی .یبار میگفت تو منو بخاطر پولم میخوای

این حرفاش مثل "نمی‌خوامت" و "واسه پولم می‌خوای"، فقط بهونه‌هایی بودن تا اون تصویر بی‌ارزشی که از خودش در ذهنش داشت رو به تو فرافکنی کنه و با تحقیر کردنت، حس قدرت و کنترل موقتی به دست بیاره.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز