یه بار من مریض بودم سرم درد میکرد خونه بهم ریخته ظرف ها ناشور خودمم حالم بد بود خوابیدم دیدم دارن در میزنن دخترم رفت در رو باز کرد تا من به خودم امدم از جام بلندشدم امدن تو خونه حالا منو میگی عمه ام با دختراش و عروسش وای هنوز از یادم نمیره والا افتضاح بود افتضاح به خودم بود اصلا دررو باز نمیکردم دخترم زود در و باز کرد اونروز حال نداشتم حتی موهام شونه کنم ژولیده پولیده وای هنوز یادم میفته از خجالت اب میشم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
برا منم پیش اومده تازه من خیلی بهم ریخته نبود ولی اون یارو که سرزده اومد تو جمع روبروی خودم گف آره سرزده رفتیم خونه فلانی راه میرفت و چیزی جمع میکرد.. منم بعد اون حرفش رابطمو باهاش خیلی کم کردم