من الان ۱۵ سالمه از ۱۰ سالگی عاشق پسر عموم شدم
اون سه سال ازم بزرگتره
همیشه هوامو داشته وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم مدام حواسش بهم بوده و ...
از ۱۰ سالگی که حسم بهش شروع شد تا همین چند روز پیش حسم روز به روز شدید تر میشد
تا اینکه چند وقت پیش به سرم زد بهش اعتراف کنم و دوستم گفت من بهش پیام میدم
رفت بهش پیام داد و اومد گفت جواب داده گفته من النا رو جای خواهرم میدونم
خیلی حالم بد شد دو روز بعد خودم بهش پیام دادم اول سلام احوالپرسی کردم گفتم خوبی؟گفت مرسی تو خوبی؟
بعد سریع ویرایشش کرد نوشت آره
گفتم واقعا فقط منو جای خواهرت میدونی؟
گفت آره ادامه نده و بعد هم بلاکم کرد
بهم بر خورد این رفتارش ولی هنوزم دوسش دارم همش یادش میوفتم دلم میگیره
ولی از یه طرف هم گیج شدم چون واقعا خیلی هوام رو داشته من مذهبی ام اونم تا حدودی شبیه منه برا همین زیاد نگام نمیکنه ولی یه بار تو مغازه بودم دیدم کنارم ولیساده یه جوری زل زده بهم و وقتی هم فهمید نگاش میکنم نگاش رو بر نداشت ولی دو ثانیه بعد بدون اینکه خرید کنه یهو غیبش زد
اردیبهشت هم سر خاکسپاری بابابزرگمون خیلی گریه میکردم یهو دیدم بین زن ها وایساده کنار من
موندم گیج شدم واقعا نمیفهممش
الان میدونم همتون میریزین سرم میگین سنت کمه به خاطر سنته بزرگ میشی یادت میره و ...
ولی واقعا کلی تست روانشناسی دادم با مشاور صحبت کردم گفتن احتمال خیلی زیاد برا سنت نیست و واقعیه
اگه یه حس زودگذر بچگونه بود که ۵ سال دووم نمیاورد
ببخشید طولانی شد ممنون میشم راهنماییم کنید چیکار کنم چون واقعا همش حواسم پرتش میشه مدرسه و کلاس و سر کار و ... و خیلی حالم بده انقدر بد که حتی نمیتونم گریه کنم سبک شم