من تو شهر غریبم، خانواده م که نیستند، شوهرم نه اهل دوست و رفیقه، نه خانواده ش اهل رفت و آمد هستند، اصلا ولش کنی هیچی لباس نمیخره برای خودش و لباس قدیمی هاشو می پوشه، آخر هفته میشه میبینی جمعه هم میره سر کار، فقط به فکر کار و پول جمع کردنه، هم خودش هم خانواده ش اصلا اهل روابط اجتماعی نیستند ، اهل حال نیستند، میبینی یک پیرمرد را میبینم تو خیابون بیشتر از شوهرم سر حاله و به خودش میرسه ، خوب این چه وضعشه