الان من میگم جدا شیم مثلا مهریمم میبخشم
میگه پس ابرومون چی
ما یک ماهه عقد کردیم
ولی واقعا دلم نمیخواد باهاش ادامه بدم
وقتی اینجوری میگه
حس میکنم فقط واسه آبرو با منه وگرنه میرفت
درست حس میکنی
مشکل چیه
ابرو خیلی مهمه هم تو هم اون
چرا نمی خوایش عزیزم
چ زودمشکلت چیه؟؟
به هم مهلت بدید
من ماهای اول از همسرم متنفر بودم حتی برای طلاق خم اقدام کردم
اما انگار فقط تفاوت فرهنگ ها بود
خلاصه الان ۱۹ ساله با همیم
خیلی به ظاهر اهمیت میده
مثلا میگه تو زشتی بعد میگه شوخی کردم موهاتو اینجوری کن این لباسا رو نپوش فلانی بپوش
از روابط قبلیش میگه اعتراص میکنم میگه نگم بهتره مردا همشون اینجورین مثلا میگه اتفاقا اونی ک نگه بدتره یا میگه پس دیگه باهات صادق نمیشم منم گفتم پس منم نمیشم گفت عوصش ارامش داریم
مثلا جدی میشم میگه نه من شوخی کردم من چیزایی دیگت برام مهم بود
واقعا با این کاراش حسم رو واسه ابراز علاقه کم میکنه انرژیمو میگیره
شاید باورت نشه ولی قبل عقد دو سه بار بهش گفتم اگه فکر میکنی تا اینحا اومدی بله برون کردیم باید ادانه بدیم هنوز چیزی نشده میتونی بری
چون اینجوری حس میکردم
چند روز پیش گفتم من اشتباه کردم باهات ازواج کردم خیلی عصبانی شد اصلا گفت من چه ارزوهایی با تو تو سرم دارم تو چیا میگی حتی اگه بعدا بگم بخندم کارت حرفی ک زدی یادم نمیره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
