من خیلی حساسم خیلی ب رفتار ب جزئیات و...
زندگیمو دوست دارم شوهرمو دوست دارم همه خانوادمو‌دوست دارم،،اما انقدر حساسم ک یوقتا یهو زیادی نشون میدم، شوهرم برای اولین بار حرف طلاقو بهم زد
منم زده بودم حرف جدایی اما همش پشیمون شدم چون تو عصبانیت گفتم و بعذ از کردم پشیمون شدم. یلحظه ک گفت حس کردم نابود شدم، نمیدونم چیکار کنم با روانشناس تابحال صحبت کردم مشاور خانواده و... ولی هیچ ادم دلسوزی توشون ندیدم ..تزوخدا اگه میخونین بهم کمک کنید بگید پیش کی برم چی کار کنم
مثلا چه گیرایی میدی؟؟
منم مثل توام سراین همیشه دعوا داریم
راه حلش دست خودته
تا خودت نخوایی خداهم کمکت نمیتونه بکنه چه برسه به مشاور
فقط دهنتو ببند
لب به شکایت و غر غر وا نکن
گیر نده
خیلی دیگه بیش از حد حساسی . یعنی تا حالا ندیدی پدر و مادرت دعوا کنن و حرف از طلاق بزنن یعنی بهت ثابت نشده این جرفها الکیه و فقط برایرحرص درآوردنه . باور کردب که از صمبم قلب میخواسته طلاقت بده ؟
میخوام خیلی وقته همش در تلاشم
من کم حرفم تو جامعه اون پر حرف یخرده باهم فرق داریم و من یخرده حساسیت زیادی دارم یوقتا میگم بهش ن دعواها. هی صحبت میکنم تا یجایی ک یوقتا میگه درست میگی من زیادی گرمم متوجه یچیزایی ک تو بهش توجه میکنی نمیشم چون هیجانیم ولی یوقتا هم ن اعتراض میکنه ن هیچی، تا ب الان ک یهو... اینو بهم گفت
نه بخدا من پدرمادرم تاحالا صداشونم روی هم درنیومده...
منم اهل دعوا نیستم خصوصا با شوهرم ولی یوقتا انقدر خورد میشم تو رفتارش میگم چرا مثلا ب این سن نباید یسری چیزارو‌متوجه بشه و همشم میخام باهام حرف بزنه ولی اون خیلی هیجانی و پیش فعاله کلا اروم نیمتونه حرف بزنه بازگو کنه انقدر نکرد و انقدر غرامو‌شنید ک امروز داشتم بهش میگفتم یخرده ب رفتارات فک کن خودت، یهو عصبی شد واین حرفو بهم زد....
مردا خیلی از غر بدشون میاد ،خیلی
رو خودت کار کنی میتونی کم‌کم کمش کنی،یهویی هم نمیشه
