منم دیروز به داداشم گفتم که مشکل دارم ۵ ساله نتونستم زندگی کنم همه جوره همه کار کردم که زندگیم خوب شه نشد که نشد
داداشم فقط اشک میریخت میگفت چرا چیزی نگفتی
زنگ زد پدرشوهرم گفت طلاق ابجیمو میگیرم اومدن وساطتت کردن گفتن ما نمیفهمیدیم ما همین یه بچه رو داریم نمیخواییم زندگیش خراب شه خودمون به راهش میاریم
ازم فرصت خواستن که پسرشونو به راه بیارن
نمیدونم بعد از این چی میشه
اما حق طلاقمو گفتن از پسرشون میگیرن
گفتن خونه و ماشین هم به نام خودت میزنیم که بدونی همه جوره مث دختر نداشته ی خودمونی
و خیلی همشون ازم گله کردن چرا تو این پنج سال ما رو در جریان نذاشتی