2777
2789
عنوان

چرا خدا وقتی یکی دلش میخواد بمیره رو نمیکشه

| مشاهده متن کامل بحث + 177 بازدید | 39 پست
هر جا میرم همه میگن چقدر خوش هیکلی لاغریبعد این میاد خونه به من میگه اونا دشمنن میخوان بگن لاغری با ...

بخدا قسم مادر من میگفت زشتی قدت بلنده لاغری اینقدر پشت سرم حرف میزد که تعجب میکردم یکی میومد خاستگاری 

اخرشم یه پسری از اقوام که با زن ج گرفته بودنش،  مامانم میگفت بیا زن این شو هیچ کس تو رو نمیگیره 

ولی من دیگه این اواخرا جوابش میدادم،  چکارم داری هیچ کس منو نگیره خونه تو ام مگه خونه بابامم حق نداری منو تهدید کنی این حرفاسر کار هم میرفتم 

عزیزم 

متولد ۸۳ هستی و از شوهر و ترشیده بودن حرف میزنی؟ سنت که خیلی کمه الان اکثرا بالای ۳۰ سالگی ازدواج میکنن

بعدم مردم آرزوشونه قدشون بلند باشه..

بعد میتونی به صورت پاره وقت کار کنی رو فروشگاهی یا یه حرفه ای مثل خیاطی یاد بگیری و خودت هرچی دلت میخواد رو برا خودت بگیری

به حرف مامانت که اینطوری میگه گوش نده

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واسه خودکشی قرص برنج هم استفاده کردی؟ روش خوبیه ها😐😐😐😐😐😐خودکشی کنی بعدش باید بری تو جهنم بمونی ...

جهنمه به قران اینجا 

از ۳ سالگی با کمر بند کتک خوردم 

هر روز با توهین و تحقیر بیدار میشم از خواب با داد

همش فحش هر روز 


میرم باهاش صحبت کنم  بهش محبت کنم   بهم فحش بد میده 


اعتماد بنفسمو گرفته 

فقط همش میگه پاشو کار کن 

برو سر کار 


هر روز دعا میکنه بمیرم


حتی همین الان میگه خدا کنه بمیری 


میام خونه میگم مامان تو راه یه پسره ای گیر داده بود شماره بهم بده من گفتم متاهلم


میگه خاک تو سر بی عرضت کنن ترشیده

اخه من ففط ۲۱ سالمه 

متولد اسفند ۸۲

چقدر بدبختم 

عزیزم متولد ۸۳ هستی و از شوهر و ترشیده بودن حرف میزنی؟ سنت که خیلی کمه الان اکثرا بالای ۳۰ سالگی ازد ...

پدرم خیلی پولداره و اصلا نیاز مالی نداریم 

توی بالاترین منطقه شهر زندگی میکنیم


یه مدت دنبال آگهی پرستار سالمند و بچه بودم


یه خاستگار داشتم قدش ۱۷۰ بود 

اهل روستا

بسیار بی فرهنگ

سنش ۳۵

 شب و روزمو سیاه کرده بود باید با این ازدواج کنی 

ما نمیخوایم تو رو 

برو گمشو از خونمون. رفعتم نمیشه بری 

من گفتم بابا این کوتاه تر از منه 


گفت تو درازی رو پسر مردم عیب نزار 

تو ناقصی 

پدرم خیلی پولداره و اصلا نیاز مالی نداریم توی بالاترین منطقه شهر زندگی میکنیمیه مدت دنبال آگهی پرستا ...

اخلاق خودت چطوره 

شاید تو بد اخلاقی میکنی که مادرت از عصبانیت اینطوری میگه

بخدا قسم مادر من میگفت زشتی قدت بلنده لاغری اینقدر پشت سرم حرف میزد که تعجب میکردم یکی میومد خاستگار ...

یبار ۱۰۰ تا قرص خوردم 

یبار تیغ زدم

بچه ۱۱ ساله چیه 

۱۱ سالم بود انقدر تحقیرم کرد  و کتکم زدن 

رفته بودم دوتا کپسول چرک خشک کن خورده بودم 


بچگیم سوخت

جوونیم سوخت 


اخلاق خودت چطوره شاید تو بد اخلاقی میکنی که مادرت از عصبانیت اینطوری میگه

خودمم دیگه عصاب ندارم 

من سعی میکنم زبون بریزم 

بهم نپیچه 

صبح ساعت ۷و نیم صبح یدفعه میاد تو اتاقم میگه گمشو دختره ی گنده 


همش میگه پاشو کار کن 

یدقیقه میشینم  بهم فحش میده 

من کاری نمیکنم که 

همش زنگ میزنه به فامیل جلو خودم غیبتمو میکنه 


فحش بد میده منو بعد من بهش میگم باشه 

بعد میگه جواب منو نده

اخه باشه جواب دادنه؟

بابام مهربون تره ولی میترسه از مامانم تو اپارتمانیم ابرومونو میبره داد میکنه جیغ میزنه اونم میبینه ظ ...

پس سعی کن بیشتر با بابات صحبت کنی و چیزی میخوای از پدرت بخوا 

نه مامانت

خودمم دیگه عصاب ندارم من سعی میکنم زبون بریزم بهم نپیچه صبح ساعت ۷و نیم صبح یدفعه میاد تو اتاقم میگه ...

محل نزار اصلا 

سکوت کن 

بزار غیبت کنه بد تو رو بگه 

اصلا نبینش

بخدا میشه اینکارو کنی 

با خواهرم خوبه با خالم خوبه به قران میخواستم از خونه فرار کنم

بنظر من به چیزای بد فکر نکن

بیخیال شو هرچی میگه و هر کاری میکنه سعی کن احترامشم بگیری چون در نهایت ازدواج میکنی و میری از پیششون. 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز