2777
2789
عنوان

گاو یک دست چه شکلیه

120 بازدید | 23 پست

بچه ها این اتفاق برای دوستم افتاده و از نزدیکانم هست الان پیشمه بهش پیشنهاد دادم و گفتم اینجا بنویس 

پس با زبون حالش می‌نویسه.

من سالها پیش دوستی داشتم که چند وقت یکبار از هم سراغ می‌گرفتیم. 

و یکبار. ایشون رو دعوت کردم با همسرش اومد و پذیرایی مفصل و... ازش کردم البته به تنهایی  و متقابلاً ایشون خواست جبران کنه اما مارو تنها نگفت یکبار گفت نذری داریم شماهم بیایید همسرم نمی‌تونست دیگه سالها گذشت دوباره گفت میخوام یک دوست دیگه هم بگم اصلا برای ما غریبه بودند اونها و شب چهارشنبه سوری بود که من اون شب می ترسیدم بیام بیرون و قبول نکردم . 

هر دفعه باهم صحبت می‌کردیم تلفنی البته من همش بهش زنگ میزدم و... احوال پرسی و... یکبار گفت میخوای امروز همسرم نیست بعد اذان تا ده و ربع و.. بیا خونمون . 

قرار شد خبرش کنم بچم خوابید منم کنارش غش کردم خوایم برد و دیرتر خبرش کردم یکساعت قبل اینکه راه بیفتم بهش گفتم و ایشان همچنان با روی باز گفت قدمت به چشم بیا هروقت اومدی راه افتادی تک بزن. 

همسرم منو رسوند گفتم رشته شیرینی هم گرفتم سر راه . 

خلاصه من هفت ونیم اونجا بودم و به صحبت گذشت. 

خدایا چنان کن سرانجام کارتوخشنودباشی ومارستگار

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دیدم از شام خبری نیست. 

نه چیزی رو گاز هست نه کاری کرده 

من توقعی نداشتم دیگ بالا پایین بذاره 

خودم هم سرزده پانشدم برم

اما تا نزدیک یازده کار همسرم طول کشید . 

بچم گناه بود که سنی نداشت. 

هیچ حرفی نزد منم هیچ حرفی نزدم. 

بعد که همسرم اومد منو برسونه گفت شام خوردی؟ 

گفتم نه خبری نبود. گفت این دوستت گاو یک دست بوده

خدایا چنان کن سرانجام کارتوخشنودباشی ومارستگار

گاو یه دست یعنی چی؟ من که نفهمیدم. گاوی که یه دست داره یا گاوی که رنگش یک دسته.

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

حتی از گاو پروفایلم هم پرسیدم، جوابی نداشت😂😂

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

یعنی طرف کلا گاوه

حالا چرا اصلا دوستت این کار رو کرد. وقتی خودش بهت گفته بری خونشون، باید به فکر شام هم میبود. یا مثلا یه تعارف میکرد که شام درست کنم ؟ 

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز