سلام خانوما
امروز لب ساحل بودیم ، من داشتم با شن ها یه چیزی درست میکردم و شوهرمم اونطرف تر بود
یه خانوم میانسالی کنارم بود، من شوهرم و صدا زدم گفتم فلانی برام صدف جمع کن بیار
گفت پسرته ؟
گفتم جان
گفت پسرته؟ با صدای لرزون از شدت ناراحتی گفتم نه شوهرم
شوهرم خیلب نزدیک بود استرس گرفتم نکنه شنیده باشه این حرف و نکنه پیش خودش فکر کنه من جای پسر زنمم
زنم سن بالا میزنه
بچه ها من ۱ سال از شوهرمم بزرگترم 😔بعد اصلا ما بچه ام نداریم چه برسه من بخوام مادر یه پسر بزرگ باشم
تمام اعتماد بنفسم فرو ریخته نابود شده
اونوقت چند دقیقه بعدش شوهرم پیشم بود فکر کنم خانومه متوجه شد حرفش بد بوده و ممکنه من ناراحت شده باشم
اومد پرسید چند سالته گفتم و شوهرمم پرسید بعد گفت عه اصلا بهتون نمیاد هردوتون خیلی بچه اید بتون میاد ۲۰ سالتون باشه
مال اینه بچه ندارید کم سن میزنید و کلی چرت و پرت که حرف قبلش و جمع کنه
اما خداشاهده تا ۱ ساعت از استرس بدنم میلرزید
عکسمون و الان میزارم حقیقت و بگید
عکس مال همین امروز