خواستگاری دارم سپاهیع
ردش کردم اما دست بردار نیست
من به خاطر شغلش ردش کردم.
چون شرایط مملکت معلوم نیست جنگ بشه نشه
و از طرفی مردم تشنه خون اینان
مامان میگه قبول کن شرایطش خوبه رسمی شده
اما این دلیل خوبی نیست
برادرم هم جوگیر شده بود چند سال پیش میخواست بره سپاه که بعد نرفت
مامانم قبول نمی کرد میگفت سپاه به درد نمی خوره فلان بهمان
اما الان به من میگه برو زنش شو 😢
تازه الان که شرایطم خیلی بد شده اینو بهم میگه
وقتی که اینارو میگه فکر میکنم من اضافیم اینجا
هی میگه سنت بالاست قبول کن ببین هم سن سالاتو همه ازدواج کردن بچه دارن تو چی.
۲۵ سالمه دلم میگیره