دقیقا حرف منم همینه هنوز راه نرفته و کارهای نکرده زیاد دارم من دلم میخواد زندگی کنم تجربه کنم به آمادگی که رسیدم بعد به ازدواج فکر میکنم
سنم کمه ولی اونقدرا بچه نیستم نمیذارم احساسات منطقم رو خاموش کنه یعنی الان که این حرف پیش اومد حواسمو جمع میکنم
ولی من میگم زشته یه بار رد کنی بعد دوباره بگی بیان واسه آشنایی وقتی از قبل جوابت مشخصه
ب هیچ وجه نزار حتی بیان خونتون یا حرفش زده بشه
دختر مگ چیت کمه دخترخالت با این رفتارش خیرخواهی نمیکنه بلکه علننا داره بهت بی احترامی میکنه
سر راهی خدایی نکرده؟ مامان بابات تو خرجت موندن؟
جدا شدی قبلا یا چ عیب و ایرادی داری ک تو 19 سالگی با یکی 14 سال از خودت بزرگتر ازدواج کنی؟ حالم از دخترخالت بهم خورد اه
من سن الانم رو مناسب ازدواج نمیدونم
اینکه مناسب هست رو یه نسخه یکسان نیست واسه همه تعیین کرد واسه بقیه هم از نظرم اگه شرایطش رو دارن زوده
چرا خواستگار نیاد بستگی داره از چه قشری خواستگار مدنظرت باشه قشر سطح بالا با فرهنگ بالا مدنظرشون اختلاف سنی مناسب هست
عزیزم ساده ای طرف ما هرکی ب یکی دیگ خواستگار سن بالا معرفی کنه ی دور میرینن ب جد و ابادش و اجازه نمیدن دخالت کنه شما انقدر ریلکسی تازه دفاعم میکنی من موندم
نزار کسی تو مسئله ازدواج و زندگیت دخالت کنه
همه خیر خواه نیستن
فرهنگ‌ها فرق میکنه من ساده نیستم تو فرهنگ‌ما بی‌احترامی تلقی نمیشه حرفاش بی‌احترامی بهم نبود
و قبل حرف دخترخالم خودشون خواستگاری کرده بودن
من متوجه‌ام سنش مناسب نیست خودمم از اول اینو گفتم ولی موقعیت جوریه که به طور کلی صرفا پیشنهادش بی‌احترامی تلقی نمیشه
منم نمیگم میخوام قبول کنم
از اول تاپیک دارم میگم اصلا تو این سن دلم نمیخواد ازدواج کنم😅
صرفا دو دل شدم شاید بد نباشه باهاش حرف بزنم ولی از طرفی به نظرم زشته یه بار رد کنی بعد دوباره قبول کنی حرف بزنی دوباره رد کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
