سه سال و چندماهه عقدیم و از اول ک عقد کردم میرفت بیرون از شهر کار میکرد و مثلا ماهی ی هفته همو میدیدیم و البته وقتی بحثمون میشد ب خاطر اذیتای خانوادش و میرفت بیرون شهر کار نزدیک یه ماه و حتی دو ماه قهر میکرد بلاک میکرد بزور یجوری زنگش میزدم پیام میدادم آشتی میکرد
چون رابطه کامل داشتیم حیلی داغون میشدم وقتی قهر میکرد حس بدی بهم دست میداد خیلی بدجنس بود
بهم زگیل تناسلی هم داده بود اصلا وقتی قهر میرفت دیگ کاری نداشت ب هزینه و خرجی و این حرفا هر چند قبل دعوا هم اهمیتی نمیداد ب این چیزا اما بعد دعوا بدتر هم میشد همش میگفت طلاق طلاق میگفت توافقی تموم بشه
خلاصه ک الانم ۵ ماه بیشتره ک رفته و درخواست طلاق داده بیرون از شهر کار میکنه و اصلا براش مهم نیستم کلا احساس میکنم بهم وابسته نشد چون دور بود همش
اینم شانس من بود اگ کارش تو شهر خودمون بود مطمئنم هیچوقت قهرااش انقد طولانی نمیشد
الکی الکی اسم مطلقه اومد روم خدا لعنتش کنه
ب من نگفته بود موقع خاستگاری قراره بیرون شهر کار کنه
سنتی بود ولی خودش دیده بود و چندسال ب گفته خودش تو خاطرش بودم و عکسمو داشت