من برای یه مشکل اورژانسی رفتم بیمارستان دولتی و عمل کردم خداروشکر فعلا حالم خوبه زمان ترخیصی پرستارم به شوهرم گفت چشم روشنی سلامتی خانمت رو بده
شوهر منم دید ابمیوه شرکتی برام زیاد اوردن و منم اصلا ابمیوه نمیخورم بخاطراین که اورگانیک نیستن سه تا ابمیوه بزرگ گذاشت رو میز گفت بفرماید شیرینی سلامت خانمم
پرستاره گفت این چ شیرینه ای فقط ده میلیون گل طبیعی دارید میبرید شرینی خوب بدید😑😑 شوهرم یه کارتون شیرینی خشک دو کیلویی هم گذاشت رو میز دیگ داشتیم راه میافتادیم پرستار برگشت گفت ما اینا رو نمیخوریم شوهرم گفت اشکال نداره خیرات بدید به بیمارای بی همراه و دست تنگ الان پول نقد همراهم نیس شرمنده دیگ حرفی نزدن و ماهم تقریبا دور شده بودیم صدا پرستارا پشت سرمون میومد میگفتن نکرد پول بده خسیس به ما توهین کردن و....😐😐
واقعا چشم روشنی که گذاشتیم بی ارزش و بی احترامی به پرستارا بود؟؟؟