بدترین افسردگیو داشتم
دوتا اثار بدشو نمیگمچون بابتشون توبهکردم
ولی شبارو تو اتاق تاریک بیدارمیموندم
باهمه قطع رابطه کرده بودم
واصلا نمیرفتم بیرون
و کل روزومیخوابیدم درحدی که فقط گاهی یه زره شام میخوردم
و فقط پشت هممیرفتم حموم باگریع کردن سابیدن تنم خشمموخالی میکردم