چقد جزئیات زندگی خونه بابام برام زنده کردی کاش میتونسم مفصل بگم چقدر ببخشید ببخشید این تو سری خور بودن مامانم اون حجم از وقاحت و سرصدا کن بودن بابام نابودمون کرد و چقدر هردوتاشون از چشممون افتادن و بعد ازدواج قلبی فاصله گرفتیم ازشون استارتر عزیز همین پسری ک شده مونس دلت یروز مث برادر من با خرص جلوت وایمیسه و محکومت میکنه ب بی عرضگی و مقصر یودن ب اینکع ب چ حقی منه طفل رو در مقابل رفتار بدبابام دفاع نکردی صدات درنیومد داداشم ب مامانم گف همونقد ک بابام ب ما بد کرد تو با سکوتت صدبرابرش بد کردی اگر ب این رویه ادامه بدی بچه هاتم از دس میدی اینقدر نقش یه قربانی رو بازی نکن لطفا
استارتر رفتم و اومدم دلم نیومد باز نظر ندم . خواهش میکنم به خاطر بچه هات ، به خاطر پسرتم که شده تغییر رویه بده . ما زنا پای بچه هامون بیاد وسط اصلا یه روی دیگه از خودمون نشون می‌دیم که همه انگشت به دهن میمونن . به روان پسرت به آینده ش به عمرش داره آسیب جدی وارد میشه . دیگه به هیچ عنوان کوتاه نیا . هیچ هیچ هیچ توجیهی نداره دخترت رو ببره بیرون پسرت رو نه . هرجا هست بااااااید اونم ببره . باید . به هر شکلی هست این رویه رو عوض کن . چه با دعوا پیش رو چه با قرار دادن در عمل انجام شده . هوف اعصابم خورده از حماقت شوهرت . خدا بزنه پس کله ش هدایت بشه
بازم معرفت مادرشوهرت به همسرت گفته کوخانمت بخاطرخستگیم کنسل نکرده چون اگرنمیخواست بخاطرخستگی بیادهمون لحظه میگفت امشب خسته ام مادرشوهرت چون شمارونیورده کنسل کرده
وای اسی تایپیکتو خوندم مخم سوت کشید ببین همش تقصیر خودته وقتی هی ساکت موندی شوهرت پررو تر شده خراج تراشی کن براش با بچه هات برو گردش محل سگ نده بهش بگو برنامه اینه تو نباشی انقدر کم رنگش کن حالیش شه پیش خانوادش وقتی ب نامه میریزه برین بهش
تا اینجا کامنت ها رو خوندم کسی حرف درست و حسابی نزده بود
اول که چه اشکال داشت بااون دوتا بره
دوم تا گفت دخترمون آماده کن باید فقط اونا می‌فرستادی اشتباه از خودت بوده
سوم اتفاقا تا رفت تعریف کرد چند رپز بعدش زنگ بزن به خواهرشوهرت و بگو با داداشت از در دوستی حرف بزن شاید حرف تو روش اثر کن این رفتار با من درست نبود
و چهارم اینکه در مورد مهمون دعوت کردن ازت نمیرسه تا اومدی خونه چند بار خیلی جدی بهش بگو تو جمع می تونستم خرابت کنم بهت فرصت میدم رفتارت رو اصلاح کنی وگرنه از این به بعد تو جمع بدون مشورت من دعوت کردی همون جا دعوت تا کنسل میکنم و مدل خودت شروع میکنم مهمون دعوت کردن
خواهشا این نظر منو برا شوهرت نشون بده
مردک اشغال فردا که پسرت به امید خدا جوان برو مندی میشه شما یه پیرمرد سالمندی هستی که با پوشک نمیتونی یکساعت دووم بیاری وقتی مثل یه تیکه اشغال باهات رفتار کرد بعد هی گوه اضافه نخوری بگی چراااا اینجوریه
اسی برای شما هم متاسفم چون شما خودتون دوست دارین باهاتون اینجور رفتار شه به خودت بیا زن
این شوهر رو باید سالها قبل میزاشتی دم در اشغالی بیاد ببردش فک کردی اگر کوتاه بیای خیلی متشخصی بهتره یه مشاور بری ارزش شما در این که ادم حسابتون نکنن اما خواهشا بچه خاتم مثل خودت نکن یه پدر و مادر خیلی غلط اضافی میکنن بین بچه ها فرق میزارن کار تو هم کمتر از کار اون مرتیکه نیست
منم از شوهرم اذیتم
چقد خر بودم که ازدواج کردم
وای واقعا شوهر بی شعوری داری!
ولی استارتر یاد بگیر همیشه خودت اول باشی. اون میگه دخترمو آماده کن همون اول بگو پس من چی . نزار به تلفن دوم برسه جلو این آدم نمیخواد به غرورت فک کنی و بگی نرم بهتره بخاطر بچه هات هم که شده باید اینجوری باشی .اون اونقدر نفهمه که متوجه غرور و شخصیت شما نیست . پس مثل خودش پررو باش
چه مادرشوعر فهمیده ای داری چقدر خانومه
چررا پسرش اینطوریه
دخنرش هم خوبه والا
ببخشیدا ولی تقصیر خودته
غرورم اجازه نداد چیه میگفتی ما هم میایم پسرم گریه کنه ک تو خواهرتو ببری تفریح؟ میرفتی خودت سوار میشدی نه ک وایسی تعارف بزنه مگه غریبست
حرفتو بزن صداتو ببر بالا تا بفهمه تو هم حقی داری
حق گرفتنیه نه دادنی بحصوص با این شوهر نفهمی ک شما دارین
منتظر نباش درست بشه
جلوی جمع هم برنامه ریخت بگو من فردا شب کار دارم هفته اینده منتظرتونم
همیشه نظرت رو بگو چ توی تنهایی چ جمع
