سلام،خانواده شوهرم عروس جدیدشون با خانوادش دعوت کردن خونشون ولی من وباخانوادم دعوت نکردن،منم کلا با مادرشوهر ودختراش رابطه ای ندارم ،فقط هر دوهفته به احترام پدرشوهرم که باهام خوبه بچمو میبرم ببینه مادرشوهر هم اونجا میبینم حالا من زنگ زدنی به پدرشوهر فهمیدم که عروس جدیدو با خانوادش دعوت کردن به صرف شام،حالا تامن رفتم خونشون مادرشوهرم میدونم میخواد چی بگه همیشه همین حرفارو میزنه میخواد بگه به شوهرت گفتم توام رو بیاره ولی شوهرت نیاورد ،شوهرمم اصلا چیزی به من نگفت من از زبون پدرشوهرم شنیدم مهمونی رو،شوهرم هیچوقت ریز ترین وبی اهمیت ترین چیزای خانوادشو به من نمیگه،میدونم مادرش بهش میگه که به من نگه،ولی خودش همه چیزو زندگی منو از زیر زبون شوهرم بیرون میکشه وبه دختراش انتقال میده،بنظرتون وقتی گفت ما تو رو دعوت کردیم شوهرت نیاورد بهش درجواب چی بگم که ضایع بشه؟
بهش بگو خودم گوشی داشتم میتونستی زنگ بزنی دعوت کنی
بگو اره بهم گفت ولی خودم از قبل برنامه داشتم برم فلانجا
بنظرتون وقتی گفت ما تو رو دعوت کردیم شوهرت نیاورد بهش درجواب چی بگم که ضایع بشه؟
وقتی شوهرت خبرای تو رو میبره مال اونا رو نه
بنظرم تنها جواب وکاری که باید کنی اینه که رابطتون کم و بی دردسره
مهمونی هم فدای خوشبختیتون
مهمونی چه اهمیتی داره؟ شاید همین مهمونی عامل بدبختی عروستون بشه خخخخ
بگو خوش باشین
بگو من خونه فلان دوستم دعوت بودم
بگو اتفاقا شوهرم گفت اما درگیر بودم گفتم بگو نمیتونم بیام مگه بهتون نگفت😒
بگو اررره گفتش اما ما اون شب مهمون داشتیم مگه پسرتون نگفت بهتون؟؟؟؟ گفتم بگه ک😬😬
گاهی نبودن و نداشتن به سوده
مثلا یه خونواده هست ماشینندارن البته طرفما 80 یا 90 درصد ماشین ندارن من اون خونواده رو میگم که میتونن ولی نمیخرن و شاید خیلی هم دوست دارن داشته باشن
میگم اگه داشته باشن زندگی شون نابود میشه و خداروشکر ندارن و نداشتنش به سودشونه
مهمونی رو بی خیال نیازی نیست بازم یاداوری کنی طبق تاپیکت انگار بارا یاداوری کردی و گفتی
شاید هم گفتنش باعث کوچک شدنت پیش عروس جدید بشه و بشه نقطه ضعفت
بنظرم همه جوره به نفعته فراموش کنی و یاداوری نکنی
اگر برات مهمه با شوهرت برو کنارش باش تا در حضور همسرت بهت بگه و بعد به شوهرت بگو چرا نگفتی ما به اینکار میگیم روبرو کشی یعنی جلوی مامانه و شوهرت
اگر هم مهم نیست بیخیال شو جوابشو نده
