من ۲۴ سالمه اون ۳۶
یه پسری که تقریبا دوراشو زده و باهرنوع دختری لاس زده و اومده منو کیس ازدواج میبینه برای ثبات زندگیش
اما من ادمی بودم و هستم ک فقط درمسیر هدف سختی و سختی و زجر کشیدم
و تاحالا باهیچ پسری حرف نزدم و ایشون اولین نفر بود
حس میکنم انصاف نیس برم زیر یه سقف باادمی ک گذشته اش آباد بوده
این ادم دیگ هیچ ذوقی فک کنم بعد نامزدی باازدواج برای من نداشته باشه
ترجیح میدم تاابد دوستش داشته باشم و شاید هرازگاهی ذهنم مرورش کنم اما با مردی ازدواج کنم ک برام ذوق داشته باشه و یجورایی اولین ادم زندگیش باشم حالا اولیشم نباشم گذشته بدی نداشته باشه و از دختراتروما نداشته باشه