یک ساله عقدیم و شاید یکی دوماه بعد بریم سر خونه زندگیمون، مراسم و عروسی هم قرار نیست بگیریم، شوهرم گیر داده که رابطه کامل برقرار کنیم و من هنوز باکره ام، ولی نمیدونم چرا اصلا دلم نمیاد، از یه طرفم میترسم ازش، چون دوست داشت بریم طبقه بالای مادرشوهرم و من اصرار کردم که خونه مستقل بگیره همش با خودم میگم نکنه میخواد من بکارتمو از دست بدم و بعدش بگه بریم تو یه ساختمون، که من حق تمکین داشته باشم و به زور ببرتم اونجا
قبول نکن بگو هروقت ک ازدواج کردیم
کار درستی میکنی ..در مقابل درخواستش محکم باش
بگو این همه صبر کردی یکی دو ماه دیگه هم روش
نه اجازه نده
وقتی خودت دوست نداری قبول نکن چون پشیمون میشی
بگومیخوام هیجانش بیشترباشه توخونه ی خودمون وازاین حرفا
دقیقا نقشه شومی در انتظارته پا نده خواهر من پا ندیا هر کاری می کنی فقط پا نده
از ما گفتن بود جگر
همینطورم میشه حدست درسته بگو هروقت خونه گرفتی اوکی باشه
تا قطعی حتمی نشد کاری نکن از الان به اونا چسبیده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
