اقا چند روز پیش همسرم رفت خرید من داخل ماشین بودم،کنار یه تالار بودیم ،ماشین عروس اومد وایساد جلو در تالار ،نه بوقی نه چیزی عروس خودش درو باز کرد بعد هی صدا میزد مامان مامان خاله هیشکی نیومد کمکش ،دامادم انگار قهر بود نزدیکش نمیومد اقا هی میخاست پیاده بشه نمیتونست تاجش گیر میکرد دامنش گیر میکرد ،من رفتم کمکش کنم که کاش نمیرفتم با یه لحن بدی گفت دست به من نزن برو کنار 😵💫
چند روز گذشته و من هنوز ناراحتم که چرا رفتم جلو
میدونم شاید حالش خوب نبوده ولی خیلی واسم سنگین تموم شد