برگرفته از کتاب فیل ها پرواز میکنند
من قبل ا ازدواج پدرومادرم طلاق نگرفته بودم ولی من که نامزد کردم اینا بعد از ۵ ماه طلاق گرفتن
وضع نامزدم بده ولی داداشش و فامیلاش خیلی پولدارن
من نخواستم حتی چند بارم گفتم نمیخام باهات بیام به مادرشم گفتم اونم گوش نداد
خب دیونه نمیرفتیییی تو نمیرفتیییی پدر مادر من آنقدر اذیتم کردن برگردن به ی ازدواج سنتی که تصمیم اونا بود نرفتم ک نرفتم....دلمو خون کردن....من فقط فکر کردم برم کار کنم وضعم خوب شه که از اون خونه هم برم ولی تن ب اون ازدواج ندادم
اگه میتونی شوهرتو ول کن چون میگی دزده...اگه بچه دار شی بدبخت و پاسوز بچه میشی که حالا شاید هیچ گردن نگیره بچه رو چون صیغس...برگرد پیش مادرت تونسی مهربون بگیر نتونستی برگرد برو درستو بخون کنکور بده...با آدمای لول بالا نشست بر خواست کن کل دنیا ک دزد و اجبار و معتادی و طلاق نیستن...برو دانشگا مدرک بگیر سعی کن کار هم بکنی کنار تحصیل...بعدا هم انشالله ی کار خوب پیدا میکنی رو پای خودت وامیسی....الان هم سن سالات به فکر درس و کنکورو دانشگاهن...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
