اینکه بامداد خمار عالیه درش حرفی نیست
ولی شب سراب ب من فهموند ک دید اقایون چیه
ک تو شرایط یکسان خانم ی فکر میکنه اقا ی فکر
من ی سری تو ی جمعی ناراحت شدم از شوهرم از اون جمع دور شدم رفتم داخل خونه دراز کشیدم
فرداش بادشوهرم حرف زدم راجبش گفت من فک کردم از اونادخسته شدی خواستی دور بشی ازشون صدات نکردمراحت باشی واسه خودت کاش تو صدام میکردی منم از اون جمع میزدم بیرون
نگو اخم و تخمش برای حضور اونا بوده و قصد ناراحتی منو نداشته
و خیلی چیزای دیگه
مثلا دختره تو کتاب گفته بود من دست ب سیاه و سفید نمیزدمشوهرم میومد همه ظرفارو میشست تو شب سراب مرده گفته بود اون وضعیت دیگه براش خسته کننده شده بوده
بامداد خمارو درک میکنی چون خانومی شب سراب برای درک ی سری موقعیتا عالی تعریف شده
مردا مثل ما پیچیده نیستن اصلا