دیشب ساعت حدود ۲ شب بود خوابم نمیومد گفتم برم یکم توی کوچه بشینم حال هوام عوض بشه خونمون تقریبا سر کوچس همون اومدم بیرون بعد چند دقیقه وایساده بودم دیدم چند موتوری داشتن تو خیابون میرفتن همون منو دیدن برگشتن اومدن توی کوچه من سریع اومدم توی حیاط در قفل کردم دلم اومد توی دهنم با خبرای این روزا میشنوم بدتر ترسیدم خدا این عوضیا لعنت کنه
والا کار شماهم خوب نبوده...ساعت 2 تو کوچه چی میخای...پنجره باز کن هوا بخور
خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار میکشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله میشویم وبی صدا میمیریم..
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!