بعد از تاپیک جنجالی ظهرتون نظرتون راجب ازدواج و طرز تفکر تغییر کرد ؟ چقدر تغییر پیدا کرد
چرا تاپیک رو برگردوندی ؟ همون اول که همه رو خوندی
پسرت مهریه عندالمطالبه چقدر حاضره بنویسه
چند مثقال طلا توافق میکنید
۷ قلم جهیزیه ما با پسره
یخچال تلویزیون فرش لباسشویی ظرفشویی جارو گاز سرویس چوب
راستی گل پسرتون باید یه مرحله آزمایش سلامت شونو از دکتر اورولوژی تحویل بدن به خانواده ما یا هم مشاور
در ضمن چند جلسه آزمایش سلامت روان باید دکتر مغز و اعصاب جواب ش رو تحویل بدهن
آهان یادم رفت اگه مهریه بالا قبول نمیکنید پیشنهاد دیگه هم دارم
به پسرم گفتم یا قبول کن و هیچوقت حرفشو نزن انکار هیچی وجود نداره یا تمومش کن و جواب رد بدیم اصلا صبح فرصت نشد بخونم خوب بود خوندم میدونی از چی ناراحتم ؟ اینکه یه جورایی مخفی کردن اصلا دختره راه نرفت ببینیم چطوره این برام سخت بود حس کردم محل نشستن خونه اونایه جوریه الان فهمیدم چرا تو یه جای تنگ باید می نشستیم یعنی موقع رد شدن پاهامون به میز پذیرایی گیر می‌کرد اونم سمت مقابل ما بود و هیچی دیده نمیشد ۳ بار رفتم خونشون هرسه بار تو جای تنگ بودیم که دید نداشت
راستی ما تبریزی هستیم درسته اون هفت قلم با شماست اما دختر جهیزیه سنگین میده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
